نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن
انقلاب مهم نیست....... (؟!)
|
دوشنبه 86 بهمن 22 ساعت 11:42 عصر |
مفت خور تر از این الهام خانوم خودش است !
می بیند که من به خاطر بیماریی افتاده ام و توان سر زدن به وبلاگ را ندارم ؛ نکرده یک زحمت به انگشتهای مبارکش بدهد یک تبریک برای سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بنویسد . بهش می گویم :
- پس تو این نانی که می خوری برای چی می خوری ؟ چه خاصیتی داری؟
می گوید: حالا مگه چی شده؟ انقلاب شده که شده ! اتفاق مهمی که نیفتاده !
می گویم : نمک به حرام! اگر انقلاب نبود که تو نمی توانستی اینجور راحت حرف بزنی !
می گوید : هر چقدر هم که مهم باشه ؛ از سخنرانی در دانشگاه کلمبیا که مهمتر نیست! اون واقعه بزرگ قرن بوده ! از مشروطیت و ملی شدن نفت و 15 خرداد و انقلاب اسلامی و جریانات پیروزی های دفاع مقدس هم بزرگتره !
می گم : این حرفها چیه که می زنی ؟ شیفته ای ؟! عاشقی؟! خل وچلی؟! اکس زدی؟!
می گه : اگه این حرفها غلط بود تاحالا گوینده اصلی اش را تنبیه کرده بودند. وقتی راست راست راه می رود و بازهم می نویسد و تایید هم می شود و وبلاگش هم باز بازاست! لابد حرفایش حسابی است و من و تو نمی فهمیم! آقای نازک خیال! خودت را به بیراهه نزن. اگر به جای تعطیلات 15 خرداد و 22 بهمن و 29 اسفند ، روز تاریخی سخنرانی در دانشگاه کلمبیا را تعطیل رسمی کردند تعجب نکن!
|
|
اظهار نظر شما عزیزان( ) |
|
نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن
>> آگهی استخدام
|
سه شنبه 86 بهمن 16 ساعت 1:0 عصر |
شدیدا ، اکیدا، خواهشا(!) از خوانندگان بویژه دوستداران آقای احمدی نژآد که از مشتریان پروپا قرص نازک خیالند! تقاضامندمنش ورزم (!) که مراقب باشند لحن انتقادات نازک خیالی ، از شیرینی و لطافت به سمت و سویی نرود که کسی اشتباها بوی بد از آن به مشامش برسد! ( البته غیر از آنها که مشامشان دائما بوی بد احساس می کنند و ربطی هم به اطرافشان ندارد!) البته که کار منتقد ، انگشت گذاری روی نقاط مثبت نیست و نمی توان از منتقد انتظار داشت که مجیز هم بگوید! اما تیغ جراحی قلم نازک خیال به گونه ای نبرّد که تیغ قصابان و سلاخان! بالاخره جراح، علاوه بر نیت خوبش ، یک متخصص بیهوشی هم وردست دارد که مراقب است داد مریض در نیاید! شما زحمت کشیده ، در نقش این متخصص بیهوشی عمل نموده،شیرینی و لطافت طنز را که آمیخته با تیزی و گزندگی انتقاد است بپایید و نازک خیال را تنها نگذارید!
جوری باشد که آقای احمدی نژاد هم نه تنها این وبلاگ را بخواند ، - و شاید خدا خواست و یک بار هم واقعا خندید!!- بلکه خودش هم با اسم مستعار مطلب بنویسد و بفرستد. (قول می دهیم بی سانسورمنتشرش کنیم!)
|
|
اظهار نظر شما عزیزان( ) |
|
نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن
کشف چاه نفت!!
|
سه شنبه 86 بهمن 9 ساعت 4:29 عصر |
میهمانان برای استفاده هرجه بیشتر از علوم و فنون من نازک خیال ؛ از هر فرصتی بهره می گرفتند و معماهای لاینحل خویش را به کلید فهم و تدبیر من حل می کردند. از جمله شخصی گفت :
آقای .... که صندوق وام فامیلی در اختیار اوست ،بسیار آقای خوب و با معرفتی است . 16 یا 17 درصد سود مشارکت به سپرده های مردم می دهد ، ولی وقتی وام به مردم می دهد ، فقط 13 درصد سود می گیرد ! تازه قرار هم شده که جریمه تاخیر هم نگیرد! راستی چطوری می شود که این کار رو کرد؟!
راستش در جواب این معما گیر کرده بودم حسابی! برای خروج از این بحران !! برخاستم رفتم سمت تلفن.
- چی شد؟! چرا در رفتی؟ چشم نداری ببینی مردم از کسی تعریف می کنن؟! هان؟!
- نخیر ! بحث حسادت نیست! می خواهم زنگ بزنم به 110 خبر بدهم که حتما و لابد توی خونه آقای ....چاه نفت کشف شده ! وگرنه ....این فرمایش شما یا دروغ است یا..... .همون دروغ!
- دروغ که نیست ! خودم وام 13 درصدی گرفتم! ولی فقط یک نصفه سالی طول کشید تا گردش مالی حسابم زیاد شد و نوبتم شد . وثیقه را که معرفی کردم گفتند باید کارشناسی بشه . هزینه کارشناسی ارزیابی وثیقه و ایاب و ذهاب !! و ... هم متناسب شوون!! بایدپرداخت گردد و ... طرح هم باید به تصویب بانک برسد که هزینه اش مجزا است !! بالاخره وثیقه را گذاشتم و رفتیم محضر ، قبل از پرداخت وام به من گفتند 10 درصد وام را جیرینگی بعنوان سپرده 5 ساله همون اول باید بدهیم بانک ! حالا بانک یک سوم وام را می دهد!! بعدمی گه بقیه اش باشه متناسب با پیشرفت کار! ضمنا سود 13 درصد هم به کل وام تعلق می گیره و من هم باید کل وام را تسویه کنم و به اون 10 درصد سپرده تا آخر کاری نداشته باشم . ضمنا گفتم که قبل از هر گونه عملیات درخواست وام هم باید یک گردش مالی مشدی!! در حساب ...
- قربونت ! اگر با این تفاصیل هنوز فکر می کنی وام 13 درصد گرفته ای ؛ خودتو به یک دکتر نشون بده ! فقط دکترش توی ریاست جمهوری نباشه !
|
|
اظهار نظر شما عزیزان( ) |
|
نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن
تنوّع !
|
یکشنبه 86 بهمن 7 ساعت 12:0 عصر |
مثلا خواستیم که یک چند روزی را از شر سیاست و مافیها راحت باشیم و به همراه خانم بچه ها بریم سفر. ولی مگر می گذارند این مردم ؟! کی فکر می کرد که چلوکبابی وسط جاده تنش بخارد؟! برداشته روی شیشه رستورانش نوشته :
انواع غذاهای سنتی ایرانی:
- چلوکباب با دوغ
- چلوکباب با ماست
- چلوکباب با سالاد
- چلوکباب با تخم مرغ
- چلوکباب بدون چلو!!
- چلوکباب بدون کباب!!
می گویم : این دیگر چه جور "تنوّعی" است است که به رخ ملت هم می کشی؟!
می گوید: مگر عیبی دارد؟ الان همین تنوع را در روزنامه های زنجیره ای هم داریم دیگر؛ بعد می شمارد:
انواع روزنامه های خودی ایرانی :
- کیهان کلاسیک >>> روزنامه کیهان
- کیهان با حوادث >>> روزنامه ایران
- کیهان با هنرو صداو سیما >>> روزنامه جام جم
- کیهان پوست کنده! >>> یا لثارات
- کیهان نشکفته! >>> روزنامه جوان
- کیهان حوزوی! >>> پرتو
- کیهان مولتی مدیا >>> اخبار صدا و سیما
- کیهان بازاری و سنتی >>> روزنامه رسالت
- کیهان بولتنی!>>> صبح صادق
- کیهان محرمانه!>>>...
- کیهان با سخنرانی>>> ...
تازه خبر رسیده که دو تا روزنامه دولتی دیگه هم برای ورود به صحنه انتخابات مجوز گرفته و دو تا روزنامه مزاحم هم لغو مجوز ...
گفتم: خوبه ! خوبه !.... الحق که معلومه چلوکبابی نیستی! چند وقته این رو نوشتی؟
می گه : من لیسانس مکانیک دارم .دو سه روزه! اینو نوشتم. گفتم : از من به تو نصیحت : جمعش کن تا جمعت نکرده ان! وگرنه بعداً باید بری جایی که یک لیسانس مکانیک می ره ( لابد زیر ماشین!)
|
|
اظهار نظر شما عزیزان( ) |
|
نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن
شرایط احرازی!
|
جمعه 86 بهمن 5 ساعت 11:42 عصر |
چهار چشمی نشسته پای تلویزیون ؛مصاحبه رئیس ستاد انتخابات کشور را مو به مو گوش می کنه ! نفس محکم بکشی داد می زنه : ساکت! یک تکه کاغذ پاره هم گذاشته جلویش ، هی رویش یه چیزهایی یادداشت می کنه .
نشستم منتظر تا مصاحبه تمام شد.
- آقای نازک خیال!
- جانم !
- امروز ششم بهمن است !
- ششم بهمنه که باشه !
- می خواستم خدمتتون عرض کنم که هنوز حقوق و لیست بیمه و ...
- خیلی خوب ! .. خیلی خوب! من که حرفی ندارم . دیدی که در یک روز سه تا حکم برات زدم ولی برای لیست بیمه باید شرایط استخدام را داشته باشی !
- شرایط استخدام دیگه چبه ؟ یک ماهه دارم کار می کنم ؛ تازه یاد شرایط افتادین؟
- ببین عزیزم ! هر استخدامی یک شرایطی داره که باید احراز بشه ! مثلا "سواد" داری؟
- بله دارم !می بینی که براتون می نویسم!
- "سابقه کار" داری؟
- بله دارم !می دونین که کجا هم بودم.
- "صحت جسمانی" داری؟
- بله که دارم !
- "صحت عقلانی" داری؟
- بــَ.....بــَــله ؟!
- همین دیگه ! شما فقط ادعا داری! ولی این ادعاها باید احراز بشه ! شما "مجردی"؟! احراز کن! "سالمی"؟ احراز کن! "عاقلی" ؟ احراز کن! "حسن شهرت در محل" داری؟ احراز کن! ما که شما را رد استخدامی نکرده ایم که! تا آخر ماه فرصت داری اعتراض کنی ؛ مدارک قانع کننده بیاری...
- می خوای حقوق دی ماه رو ندی؟ بگو نمی دم! تا من مدارک بیارم که فرصت ارسال لیست بیمه تمومه!...آقای نازک خیال!
- جانم!
- اصلا قبول داری که من یک ماه اینجا کار کرده ام ؟
- باشه آخر ماه جوابتو می دم. دیر که نمی شه ؟ ضمنا وفاداری و"حمیّت سازمانیتو" به وبلاگ هم باید احراز کنی.
|
|
اظهار نظر شما عزیزان( ) |
|
نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن
نامه الهام خانوم خطاب به جناب نازک خیال:
|
چهارشنبه 86 بهمن 3 ساعت 1:13 عصر |
یک نامه نوشته برای من ؛ مفصل! گذاشته بود روی سایت که .... (خلاصه) اش کردم ! این هم متن خلاصه شده اش:
با سلام ؛ احتراما مدتی است که جنابعالی در اثر معاشرت با وبلاگ نویسان ناباب ( مثل همین حزب الله می رزمد! که برداشته اید لینکش را گذاشته اید توی پیوندهای روزانه !) دست به اقدامات خلاف قانون و خلاف عرف و خلاف مصلحت وبلاگ می زنید و من شرعا موظفم به شما تذکر بدهم . والسلام!
شما خوانندگان همیشه در صحنه استحضار دارید که چند روزی بود که از شر الهام خانوم راحت بودم! نوشته هایش را از دَم ..می فرستادم برای بازیافت! زنک درد اصلی اش همین است که چرا هر چه او نوشته عینا منتشر نمیکنم ! با او "یکّه به دو" می کنم. دعوا راه انداخته حسابی.پیش خواننده ها شایعه شده که الهام خانوم رفته پیش مدیر سایت که امتیاز وبلاگ را از من بگیرد!( البته که نامعقول درخواستی است . اما از این هم بعید نیست!) حالا هم یک نامه مفصل نوشته خطاب به من و توش نوشته که جنابعالی مصالح وبلاگ را در نظر نمی گیری!و خلاف قانون عمل می کنی!
می گویم : آخر مسئولیت وبلاگ با من است یا تو؟! کار ها را مگر تقسیم نکردیم؟ تو فقط مجری هستی یا نه ؟ یادت هست روز اول قرار بود فقط حرف گوش کنی نه این که حرف بزنی؟! اما از روزی که آمدی فقط داری حرف می زنی و حرف هم گوش نمی کنی! هر چه پیش این و اون آبرو داری کردیم که مثلا یک همدم و همنوا داریم ؛ رعایت نکردی تا این که نامه گذاشتی روی سایت ! حسابی زدی توی اوت! باورت شده همه کاره ی وبلاگی ؟ مگه نه ؟!!
|
|
اظهار نظر شما عزیزان( ) |
|
نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن
نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن
>چت وارده !
|
سه شنبه 86 بهمن 2 ساعت 12:0 صبح |
دیروز از فرط بیکاری در دفتر نشسته بود و چت می کرد! همین الهام خانوم منشی دفترنازک خیال را می گویم که با حفظ سمت ، آشپزی و نظافت دفتر و کار حسابداری و خواندن و خلاصه کردن ایملیها و غیره و ذلک(!) می پردازد.قحط الرجال است دیگر! البته علاوه بر قحط الرجال بودن ؛ سرکار الهام خانوم ، هم حرف گوش کن هستند و هم نزده می رقصد! ( برداشت سوء ممنوع! منظورم آن است که خود کاراست ؛ وظیفه شناس است ؛ و...) خرجش هم کم است ( در این باره شاید بعدا بنویسم)
ما هم بیکار نیستیم . مراقبش هستیم. داده ام یک نرم افزار امنیتی نوشته اند که کلیه چتهایش را هم "سیو" (!) می کند. این هم متن چت دیروزش:
- اگر گفتی کدوم گازگرفتگیه که بد بختی میاره؟
- خب معلومه دیگه ؛ گاز CO ناشی از سوخت ناقص بخاری گازیه که آقای ایمنی می گه خفه می کنه!
- نخیر! اون که باعث می شه طرف بمیره. بدبختی و خوشبختی بعدش را هم که ما خبر نداریم!
- پس لابد منظورت گاز گرفته شدن توسط بعضی خانومهاس!
- نچ! اون هم اگر زرنگ باشی؛می ری دادگاه دیه اشو می گیری،حال می کنی!
- نمی دونم ؛ شاید گاز گرفته شدن توسط حیوانات است.
- اونم نــچ! چون حیوانات اولا بسیار متمدن تر از گذشته ان که گاز بگیرن. ثانیا اگرهم بگیرن بدبختی چندانی نداره.
- نمی دونم خودت بگو!
- اون گازگرفتگی بدبختی داره که ساکن شهرهایی باشی که در یک سفر استانی ؛ بی مطالعه و بی برنامه ، مهرورزی نصیبت بشه دستور بدن تا آخر سال بهت گاز بدن . بعد تو بری هرچی وسیله نفت سوزه بفروشی و خبر نداشته باشی زمستان در راهه و از گاز خبری نیست و روسیاهی فراون پیش خانواده برای شماس که گرفتار گاز مهرورزی شدین. حالا شما میگین که من با این منشی پرمسئولیت بیکار! چیکار کنم؟ اونهم با این سیاه نمایی های دوستاش!
|
|
اظهار نظر شما عزیزان( ) |
|
نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن
>حکم انتصاب
|
دوشنبه 86 بهمن 1 ساعت 12:0 صبح |
سرکار علّیه، خانوم "الهام خانوم"
منشی محترم دفتر نازک خیال
به پاس لیاقتها وشایستگی هایی که از خود نشان داده اید، بدین وسیله طی این حکم شما را با حفظ سمت به عنوان سخنگوی دفتر نازک خیال منصوب می کنم. امید است با بهره گیری از تجارب گذشته ، و مهارتهای ذاتی که در شما سراغ دارم ، نسبت به انجام وظیفه به نحو احسن در امر سخنگویی کوشا بوده ، موفقیت روز افزون شما را از خداوند خواستارم.
نازک خیال – 1/11/ 1386
سرکار علّیه، خانوم "الهام خانوم"
منشی و سخنگوی محترم دفتر نازک خیال
به پاس لیاقتها وشایستگی هایی که از خود نشان داده اید، بدین وسیله طی این حکم شما را با حفظ سمت به عنوان آشپز دفتر نازک خیال منصوب می کنم. امید است با بهره گیری از تجارب گذشته ، و مهارتهای ذاتی که در شما سراغ دارم ، نسبت به انجام وظیفه به نحو احسن در امر آشپزی کوشا بوده ، موفقیت روز افزون شما را از خداوند خواستارم.
نازک خیال – 1/11/ 1386
سرکار علّیه، خانوم "الهام خانوم"
منشی و سخنگوو آشپز محترم دفتر نازک خیال
به پاس لیاقتها وشایستگی هایی که از خود نشان داده اید، بدین وسیله طی این حکم شما را با حفظ سمت به عنوان مسئول نظافت و بهداشت دفتر نازک خیال منصوب می کنم. امید است با بهره گیری از تجارب گذشته ، و مهارتهای ذاتی که در شما سراغ دارم ، نسبت به انجام وظیفه به نحو احسن در امر نظافت و بهداشت کوشا بوده ، موفقیت روز افزون شما را از خداوند خواستارم. نازک خیال – 1/11/ 1386
|
|
اظهار نظر شما عزیزان( ) |
|
نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن
>>اطلاعیه مهم دفتر نازک خیال در خصوص انصراف ایشان از نامزدی نمای
|
یکشنبه 86 دی 30 ساعت 11:32 صبح |
>>اطلاعیه مهم دفتر نازک خیال در خصوص انصراف ایشان از نامزدی نمایندگی مجلس
"در پی تماسهای مکرر و لاینقطع مردم عزیز و گرانقدر قزوین با دفتر نازک خیال که خواستار ثبت نام وی برای نمایندگی مجلس شده بودند؛ ایشان ضمن ابراز تشکر و امتنان از محبتهای همیشگی مردم قدرشناس قزوین ، اعلام نمودند از نامزدی نمایندگی در مجلس منصرف شده و معتقدند که اوضاع نسبت به سالهای قبل تغییر یافته و دیگر کار قوه مقننه از اهمیت چندانی برخوردار نمی باشد . زیرا دولت نهم نشان داد که بدون توجه به قوانین هم می توان کشور را اداره کرد! و قوه مقننه نیز قصد نظارت بر عملکرد هیچ (!) رئیس جمهوری را ندارد . لذا در نماینده شدن نازک خیال ، نهایت کار چنین است که ایشان رئیس قوه مقننه می شوند جای آقای حداد عادل!! آن وقت هر رئیس جمهوری که خواست برود مکه ؛ شب رفتنش یک مصاحبه خداحافظی و حلالیت طلبی می گذارد در سیما؛ و هر چه نقص و ناتوانی است می اندازد به گردن نازک خیال! و گردن نازک خیال هم نازک تر ازآن است که نپذیرد! لذا قانون بگذرانی و نگذرانی ؛ برنامه و بودجه تصویب بکنی یا نکنی؛ فرق چندانی ندارد. نازک خیال پیشنهاد می کند به منظور صرفه جویی در حقوق و نان و پنیرسفرهای استانی و ...، یک ماشین امضاء با 280 امضای متفاوت بسازند و در اختیار رئیس جمهور قرار دهند تا هر لایحه ای اعم از بودجه و غیره را بدهند به آن ماشین و امضا شده پس بگیرند."
الهام خانوم متن بالا را نوشته و گذاشته جلوی من تا امضایش کنم. می گویم: چه کشکی؟ چه ماستی؟ کدام تماس مکرر؟ کدام مردم ؟ کی خواست به من رای بده؟ نکند این کارها را از زمان فعالیت در همان روزنامه دولتی-مردمی سابقا عصرگاهی و جدیدا صبحگاهی یاد گرفته ای؟! حیف که سبیل هم نداری تا به تاسی از مرحوم گل آقا بدهم دودش دهند!!
می گوید: ( یعنی الهام خانوم؛ منشی دفتر نازک خیال می گوید)
- الهام به قربانتان !( خودش را می گوید) شما این نوشته را امضاء کنید. خیلی کلاس دارد . همین جوری یواش یواش رجل سیاسی می شوید دیگر ! فکر کرده اید پس کشکی گتره ای است ؟!
ضعیفه پر بیراه هم نمی گوید! یادم باشد یک پست جدید برایش در نظر بگیرم!!
|
|
اظهار نظر شما عزیزان( ) |
|
لیست یادداشت های آرشیو نشده این وبلاگ
|
|