به مناسبت روز پدر، شعری را که ایرج میرزا برای مادر گغته بود ؛ برای پدر گفتیم! و این عین عدالت است !
هر کس که بلد نیست شعر بخواند، مجبور نیست که این شعر را بخواند! و اگر نتوانست این شعر را درست بخواند تقصیر خودش است . چون در این شعر از لحاظ وزن وقافیه هیچ اشکالی وجود ندارد؛ جز در هف هشت مورد!
حالا این هم شعر روز پدر:
ای احمدی نژاد که جانم فدای تو قربان مهرورزی و صلح و صفای تو
در محضر عدالت و در محو دیو فقر هرگز بخواب هم نرسد کس به پای تو
دشمن زهیبت تو بترسد، ازین سبب تحریم می کند همه ما را، به جای تو
گفتی که از فروش دوصد ملک دولتی حل می شود مسائل مسکن ، به رای تو
از مهرورزی تو جوانان، سپاسگوی؛ گویند با زبان دل خود، دعای تو
گفتی که بوی نفت به هر سفره ای خوش است شد زین سخن ریاست ملت سزای تو
گفتی سپس که «طرح تحول ازین به بعد حالی به حال می کندت ! ؛ این برای تو»
گوشت وبرنج به سالی نمی خورم هم تخم مرغ و نان و پنیرم فدای تو
در صندوق ذخیره ارزی نماند پول شد جملگی هزینه ی آن نسخه های تو
افشا شدند غارتیان؛ مافیائیان! از برکت کلام تو و هوی و های تو
بیکار گشته ام من و همسایه های من جانا کجاست منبع آمارهای تو؟
صفهای مختلف که کشیدند مردمان هرگز نگفته اند در آن ، جز دعای تو
خواهند مردمان صبور اندرین صفوف افزایش و تعدد مامورهای تو!!
دنیای شرق و غرب که مبهوت «هاله» اند ما هم به حیرتیم از آن چشمهای تو
ما از مدیر گشتن تو بر جهان خوشیم عالم در انتظار لب رهگشای تو
هرگز نبود کارشناسی در این دیار غیر از برادر و خاله وعمه های تو
ملت نبرد خواب شبی تا تو را ندید
در هفت یا که هشت کانال با صدای تو
«فحش از دهان تو» بوده است «طیبات» «احسنت » و «به به » است همیشه جزای تو
اینک که کوس جنگ به دریا همی زنند ما خنده بر لبیم از آن خنده های تو
خونین دلند همه عاشقان چو ما خونین جگر زعشق تو و کارهای تو
ما هم به جمکران چو تو هستیم معتقد هر هفته رفته ایم برای شفای تو
عشاق در پی اند که تا دوره ای دگر مانی رئیس و بماند صلای تو
«نازک خیال» گر به جهنم رود، چه باک! او عاشق است و ره بسپارد ورای تو!
|