در دوران دانشگاه روزی از کنار اتاق اساتید رد می شدم ؛ تعدادی از استادان در اتاق یکی از همکارانشان جمع شده بودند و درحال گپ و گفتگو بودند. در هم نیمه باز بود و طبق معمول نگاه انداختن دانشجویان به داخل اتاقهای نیمه باز امری عادی بود. اما این نگاه این بار مرا گیر انداخت. چشم در چشم یکی از اساتید شدم و ناچار به سلامی اجباری! جواب سلام هم عادی نبود؛ صدایم کرد که به داخل بروم! رفتم و به همه اساتیدی که آنجا نشسته بودند سلام کردم. نگاهها گویای آن بود که ورود مرا به گرمی پذیرفته باشند.

با ادب ایستادم و گفتم : در خدمتم! ( تا بقیه اساتید متوجه شوند که ورود من به اتاق به دستور همکارشان بوده است)

آن استاد رو کرد به بقیه و گفت: این هم آقای نازک تن! مهندس پر رمز و راز . با این لطافتی که در چهره و رفتار دارد و آن گفتار نرم و ادیبانه ای که از او برایتان نقل کردم ؛ باور می کنید که بسیجی باشد و در تمام عملیاتها هم شرکت کرده باشد؟!ادامه مطلب...

( این نوشته را همان ایام اواخر آبان نوشته بودم و تا امروز برای انتشار آن دست دست می کردم!. راستش شاید لحن تند آن با اهداف و اخلاق سیاسی من سازگار نباشد . اما شما خواننده گرامی خطا و رسوایی اشاره شده را به حساب کودتاچیانی بگذارید که امیدواریم بزودی افشا شده و شرشان از سر نظام جمهوری اسلامی کوتاه شود. پس از گزارشی که « آینده » درباره انتشار اخبار کذب از سوی باند شایع ساز کودتاچیان منتشر کرد http://youcan.parsiblog.com/1243129.htm  مصمم شدم من هم این نوشته را منتشر کنم. امید که دوستداران حقیقی جمهوری اسلامی آن را بخوانند )

 روزنامه ایران در روزچهارشنبه 27 آبان 88 گزارش ویژه ای درباره مهدی هاشمی منتشر ساخت. در ورای گرد و خاکی که این گزارش در بین برخی مردم براه انداخته است ؛ یک رسوایی بزرگ برای کودتاچیان به بار آمده ودم خروس در کنار صدها قسم حضرت عباس بیرون زده شد! آنها مدعی شده اند که ستاد موسوی از چند  ماه پیش از انتخابات می خواسته تا احمدی نژاد را زمین بزند، چون این بار با شکست احمدی نژاد تکلیف رهبری هم روشن می شود!! پاسخ به یک سوال همه چیز را افشا می کند! این اطلاعات را چه زمانی بدست آوردید و ... مهمتر آن که بعد از بدست آمدن این اطلاعات دست به چه اقدامی زدید؟!

برای بررسی مفصل تر موضوعادامه مطلب...

 یادداشتی را در یک وبلاگ  (http://tourjan.blogfa.com/post-202.aspx)   درباره طبرزدی دیدم .  امروز 8 آذر 88 است و از زمان انتشار آن مطلب بیش از یک سال و نیم می گذرد. نکته هایی را نوشته که همگی جالب و خواندنی بود. طی مسیر از افراط در حمایت ، تا افراط در مخالفت! اما شاید همه قصه این نباشد. شاید او فریب کسانی را خورده که به آنها اعتماد کرده بود و در آن سال ها ایشان را به عضویت شورای مرکزی پیام دانشجو درآورده بود! شاید این افراد همانها باشند که طبرزدی روزی آرزو می کرد که آنها را وارد دستگاه دولت کند! شاید این افراد همانها باشند که ابتدا از اردبیل شروع کردند! و طبرزدی ورود آنان به دستگاه دولت را یک «پیروزی»! برای خود دانست . همانها که بعدا همین سیاست افراط در حمایت و افراط در مخالفت را در جای دیگری ادامه دادند! مثلا در پست ریاست جمهوری دولت نهم! آقای طبرزدی خیلی خوب با احمدی نژاد آشنایی دارد چون او عضو شورای مرکزی اش بود! بعدها در عرصه مبارزه با آمریکا و صهیونیزم و در عرصه حقوق هسته ای کشور همین افراط را از احمدی نژاد شاهد بودیم. در اواسط سال 88 همادامه مطلب...

کفن پوشان که 4 سال است در استراحت به سر می برند و هیچ واقعه تلخ و ننگینی باعث لغو مرخصی آنان نشده است امروز در آماده باش به سر می برند! علت آن هم انتشار خبر ذیل است:

((در اتفاقی بی سابقه کشتی اقیانوس پیمای آمریکایی که نزدیک به 2 هزار و 300 راس گاو دارد، تا ساعاتی دیگر در بندر بوشهر پهلو می گیرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خلیج فارس ، پهلوگیری این کشتی از دو نظر اهمیت دارد، نخست اینکه به صورت مستقیم از بندر «ویل نینگ تن» آمریکا به بوشهر می رسد و دیگر اینکه سابقه نداشته در بوشهر یک کشتی حامل احشام زنده پهلوگیری کند.
این گزارش می افزاید: با طرح توسعه بندر بوشهر و تخفیف های سود بازرگانی، پهلوگیری کشتی ها افزایش یافته و صاحب این کالا هم ترجیح داده از میان بنادر مختلف، بار خود را در بوشهر تخلیه کند.
محموله کشتی
محموله این کشتی آمریکایی که 2 هزار و 270 راس گاو شیرده است که از این بندر آمریکایی وارد ایران شده و قرار است به شرکت پگاه فارس در مرودشت منتقل شود))

علت آماده باش هنوز مشخص نیست! اما خبرنگار ما در قم و تهران از محافل کفن پوش کسب اطلاع کرده که احتمالا  تعداد کم گاوها باعث نگرانی مقامات شده و آن را اهانتی مستقیم به ملت ایران می دانند . خبرنگار ما افزوده که در بیانیه کفن پوشان ، ضمن اعلام انزجار از آیات عظام!! و حمایت از دیپلماسی گاوی که می تواند منجر به کاهش تنش سیاسی در عرصه هسته ای شود ، از دولت بعداز نهم تقدیر و تشکر بعمل خواهد آمد!

روزی روزگاری بود که اگر دولتی از کنار میز گفتگو با یک مقام دست چندم آمریکایی عبور می کرد باید می آمد و استعفا می داد!
گذشت ! تا آقای احمدی نژاد آمد ! به لطف ایشان باب مذاکره باز شد و داریم می ریم داشته باشیم «رابطه» رو!
نه خیال کنید که من خوشم می آد! نه این را برای آن می گویم که تا چندی دیگر بخشی ( دقت کنید ! فقط بخشی ) از مخالفین ایشان که طرفدار غربند ، تبدیل به موافقین خواهند شد! ( آن زمان آنها آدمهای خوبی می شوند!) بعدش امثال ما که جرممان فقط پیش بینی این اوضاع و شرایط بوده به دادگاهی یا جای دیگری احضار می شویم که شما یا تهمت زده اید( قبل از برقراری رابطه!) یا افشای اسرار نظام کرده اید! ( بعد از برقراری رابطه!) حالا چی از این پیش بینی عایدمون می شه؟! هیچی!!   از کجا با این اطمینان حرف می زنم؟ خبری ؟ چیزی؟!  نخیر! فقط می دانم دولتی که می خواهد انقلابی بماند نیاز به حمایت مردمش دارد ( مثل 30 سال گذشته!) و دولتی که حمایت مردمش را ندارد نمی تواند انقلابی بماند و مجبور است وارد مذاکره شود تا فشار هایش را کم کمد. دشمن هم از مذاکره در چنین شرایطی بسیار استقبال می کند و البته پوئن های داخلی لازم را هم برای تبلیغات داخلی در اختیار چنین دولتی می گذارد! کدام پوئن؟!
یاد داستانی افتادم ! زمانی در اردبیل پرونده ای به دستم رسید . فرد بدنامی بود که پسران نوجوان را فریب می داد! ولی در بین نوجوانان چنین شایع بود که او خود مفعول است! یکی از قربانیان بعد از آن که عقلش سر جایش آمد گفت: ... ولی من از بچه ها شنیده بودم که تو خودت ...!!   او در پاسخ گفت: توهم آزادی هر چه دلت می خواهد درباره من به دیگران بگویی!!
حالا حکایت ماست که آزادیم درباره عقب نشینی آمریکا و سر عقل آمدنش و پوئن دادن به ایران و ... صحبت کنیم!!
 

این روزها با اصطلاح براندازی نرم و جنگ نرم و ... زیاد روبرو می شویم. صرفنظر از این که انقلاب اسلامی ما در سال 57 هم از روشی استفاده کرده که بعدا  در ادبیات سیاسی نام  نرم  بخود گرفت ؛ برای همه این سوال مطرح است که برای مقابله با پدیده های نرم ، آیا از اشیاء و روشهای سخت استفاده می شود؟!

پاسخش این است : بله ! در یک مورد ! آن هم در بستر!

(حالا فهمیدم چرا این همه درباره بستر سازی و ..  در ادبیات سیاسی ما سخن گفته می شود؟ چون همه چیز از زاویه آن دیده می شود!!)

انتخابات پرشور 22 خرداد که می توانست منشا عظمت و بزرگی کشورمان باشد ، با بی تدبیری ( در خوشبینانه ترین احتمالات!) یا تدابیر حسابشده دشمنانه ( در بدترین احتمالات) توسط خودی ها ( اعم از اینوری و آنوری) به شکست بزرگی تبدیل شد.

تعارف نداریم! سلب اعتماد به نظام، بروز وقایع ( فجایع) خیابانی ، و سپس بازداشتگاهی، تغییر سمت و سوی مطالبات مردم از سطح پایین به سطوح بالاتر، اختلاف و دو دستگی در بین حامیان سی ساله نظام، شادمانی مخالفین، بروز اتفاقات بی سابقه در تاریخ سی ساله ما؛ دراز شدن زبان طعنه زنان؛ رواج دروغگویی آشکار!! و ... همه و همه مصیبت اگر نیست، پس چیست؟!

یک بار دیگر به لیست مصیبتهای بالا دقت کنید، از هر حزب و جناحی که باشید ، گناه وقوع چنین حالاتی را به گردن طرف مقابل می اندازید ولی اصل وجودش را که نمی توانید انکار کنید! ( مگز از جنس کبک باشید)

ادامه این دعوا چیزی را حل نمی کند جز آن که با افزایش ادعاهای هر طرف علیه دیگری، ( راست یا دروغ) از میزان اعتبار و قابلیت اعتماد طرف مقابل کاسته می شود. بی آنکه چیزی بر اعتبار خود او بیفزاید

واویلای غریبی است! با دشمن هماهنگند و نمی دانند. با مردم دشمنی می کنند و دروغ می گویند و تهمت می زنند. اینها دین نیست. اسلام نیست. انقلاب اسلامی خمینی برای این چیزها نبودو نیست.

فقط این را می دانم که خدا محتاج ما نیست و بزودی نعمتش را از ما سلب کرده و ما را به انچه لایقش هستیم می رساند. از این می ترسم. آن روز ؛ طرفین این دعوای امروزی بازنده اند ( ایم!)

با سلام، خداحافظ!
هشدار امام درباره خودمحوری دانشگاهیان و قوای مسلح
سخن امروزین امام!
سوال سرخ و پاسخ سبز - بخش چهارم
سوال سرخ و پاسخ سبز - بخش سوم
سوال سرخ و پاسخ سبز - بخش دوم
سوال سرخ و پاسخ سبز - بخش اول
فرمان 8 ماده ای امام
«کتاب قانون» رودرروی «اخراجیها»!
نامه ای به برادر نوری زاد
شکلک او ، کفرما!
تاکتیک ابوسفیانی!
جمعش می کنیم!
سخنان مهم سیدمحمدخاتمی درباره فتنه اخیر
این خمینی بود!
[همه عناوین(167)][عناوین آرشیوشده]