مفت خور تر از این الهام خانوم خودش است !
می بیند که من به خاطر بیماریی افتاده ام و توان سر زدن به وبلاگ را ندارم ؛ نکرده یک زحمت به انگشتهای مبارکش بدهد یک تبریک برای سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بنویسد . بهش می گویم :
- پس تو این نانی که می خوری برای چی می خوری ؟ چه خاصیتی داری؟
می گوید: حالا مگه چی شده؟ انقلاب شده که شده ! اتفاق مهمی که نیفتاده !
می گویم : نمک به حرام! اگر انقلاب نبود که تو نمی توانستی اینجور راحت حرف بزنی !
می گوید : هر چقدر هم که مهم باشه ؛ از سخنرانی در دانشگاه کلمبیا که مهمتر نیست! اون واقعه بزرگ قرن بوده ! از مشروطیت و ملی شدن نفت و 15 خرداد و انقلاب اسلامی و جریانات پیروزی های دفاع مقدس هم بزرگتره !
می گم : این حرفها چیه که می زنی ؟ شیفته ای ؟! عاشقی؟! خل وچلی؟! اکس زدی؟!
می گه : اگه این حرفها غلط بود تاحالا گوینده اصلی اش را تنبیه کرده بودند. وقتی راست راست راه می رود و بازهم می نویسد و تایید هم می شود و وبلاگش هم باز بازاست! لابد حرفایش حسابی است و من و تو نمی فهمیم! آقای نازک خیال! خودت را به بیراهه نزن. اگر به جای تعطیلات 15 خرداد و 22 بهمن و 29 اسفند ، روز تاریخی سخنرانی در دانشگاه کلمبیا را تعطیل رسمی کردند تعجب نکن!
|