سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یادداشت ها - نازک خیال
از خرد تو را این باید که راه گمراهى‏ات را از راه رستگاریت ، نماید . [نهج البلاغه]
من به ایمیل کمتر سر می زنم! کامنت بگذارید
یــــاهـو
کل بازدیدهای وبلاگ
238225
بازدیدهای امروز وبلاگ
43
بازدیدهای دیروز وبلاگ
1078
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک ]

[ورود به بخش مدیریت]

درباره خودم
یادداشت ها - نازک خیال
مدیر وبلاگ : احمد نازک تن[168]
نویسندگان وبلاگ :
الهام خانوم (@)[29]


بسیجی بوده و انشاءالله مانده باشم. منتظرم صاحب امرمان بیاید. اگر بر ناروایی که از خودی سرزده صبر می کنم ، برای وجود دشمن است . و اگر بر آن صبر نکرده و نهیب می زنم ، برای وجود خطری بزرگتر است : دشمن اکبر!(نفس)
لوگوی وبلاگ
یادداشت ها - نازک خیال
فهرست موضوعی یادداشت ها
طنز[123] . سیاست[21] . یادداشت ها[15] . خبر[4] . سوال سرخ و پاسخ سبز[4] . عدالت . فرهنگ . فطر . آرشیو طنز دیماه 86 . آزار . آمریکا . اخلاق . اسارت . براندازی نرم . بردگی . جنگ نرم . خاطرات دوران جنگ . خاطره عبرت آموز .
بایگانی
یادداشتها
آورده بودند ! که : (طنز)
خاطرات طنز حج
نوشته های منتخب سایت
دی ماه 86
بهمن ماه 86
اسفند 86
پیوندهای روزانه

جریان احمدی نژاد [114]
حزب الله می رزمد [191]
صدای عدالت [182]
نیز هم [127]
نقطه سر خط [122]
[آرشیو(5)]

اوقات شرعی
لینک دوستان

تنها علمدار
گردان وبلاگی کمیل
متین نیوز
جعفر گلابی
صدای عدالت

لوگوی دوستان

خاطرات باورنکردنی یک حاج آقا - به روز رسانی :  1:57 ع 90/1/6
عنوان آخرین نوشته : وب حاج آقا راه اندازی شد !!

شیعیان اهل سنت واقعی - به روز رسانی :  9:4 ع 87/9/30
عنوان آخرین نوشته : غدیر حقیقت انکار نا پذیر تاریخ

جستجوی وبلاگ
:جستجو

با سرعتی بی نظیر و باور نکردنی و اعجاب انگیز متن یادداشتهارا کاوایش کنید!

اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن

عنوان متن عیدالزهرا یا عزاءالزهرا؟! یکشنبه 86 اسفند 26 ساعت 12:30 عصر

در این ایام که بسیاری از مدعیان دوستی با ولایت، خود را برای برپایی جشن های خودساخته ای با نام عید الزهراء آماده می کنند؛ امام شیعیان و ولی امرشان در سوگ و عزا بسر می برند. این سوگ نه تنها برای عزای رحلت پدر بزرگوارشان ؛ که دقیقا برای  همان چیزی است که برخی مدعیان محبت به ایشان برای آن جشن و سرور براه می اندازند!!

ربیع الاول ، ماه مظلومیت حضرت زهرا سلام الله علیها است . ماهی است که  وی برای دفاع از ولایت ، دست دو فرزند خود را گرفت و به خانه مهاجر و انصار رفت  تا عهد آنان با علی را در روز غدیر یادآورشان شود ...ماهی است که دختر رسول خدا خواست تا فدک را که هدیه پیامبر  - و نه میراث او – بود از غاصبانش پس بگیرد و از درآمد آن صرف حمایت از ولایت کند ... ماهی است که صدیقه طاهره پشت در خانه ایستاد تا ولی زمانش را به اجبار برای بیعت به مسجد نبرند ... اما آنان که غدیر را به یاد داشتند ؛ معاد را از یاد برده بودند. آنان که ولایت را غصب کرده بودند، از غصب فدک نیز باکی نداشتند و آنان که بیعت زوری  را مایه  تحکیم و قوام حکومت خود می دیدند ؛ از انداختن طناب به گردن شیرخدا و سوء استفاده از شرایط سیاسی دریغ نکردند! در این ایام بود که چادر مبارکی را به خاک کوچه آلودند ... در این ایام بود که برای بردن علی به مسجد به خانه فاطمه یورش برده بودند، در خانه اش را سوزاندند و محسنش را کشتند و شهادتش را باعث شدند.!!

این ایام هیچ بهانه شادمانی ندارد! شاید تلخترین روزهایی که بر اهل بیت گذشته باشد ؛ در همین نیمه نخست ربیع الاول بوده باشد. اما کسانی که دین را وسیله یا بهانه ای برای دنیای خود می خواهند ، بی توجه به چنین حوادثی فردا را به جشن می نشینند!! جشن آغاز ولایت حضرت صاحب الزمان ( روحی فداه) !! چشنی بی پایه در فرهنگ تشیع ! آیا برای آغاز ولایت حضرت امیر المومنین هم جشن می گیریم؟ آیا برای تخلیه عقده های خود دنبال محملی به نام مذهب می گردیم؟! و  دهها سوال دیگری که پاسخش ناگفته پیداست !

این ایام، دشمنان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه ) ؛ دشمنان تشیع ؛ دشمنان خمینی (ره) ؛ و دوستان ناآگاه ما شادتر از هر زمان دیگری هستند! نگاهی به اوضاع سیاسی جهان و کشور خودمان بیندازید و عوامل شادی آنان و ناشادی ولی امر جهان ، حضرت مهدی را آشکار خواهید دید. فقط باید چشم گشود و قلب را پاک کرد!

گم گشته دیار محبت کجا رود؟!                 نام حبیب هست و نشان حبیب نیست!


اظهار نظر شما عزیزان( )

نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن

عنوان متن >تشنه لب یا تشنه لبیک؟ ( محرّمانه) یکشنبه 86 دی 30 ساعت 11:25 صبح

 همه ما در مجالس عزاداری شنیده ایم که ابا عبدالله الحسین علیه السلام هنگامی که آخرین یار و یاور خویش را هم از دست داد و یکه و تنها راهی میدان شد، فریاد "هل من ناصر ینصرنی... و هل من ذاب یذب عن حرم الرسول" سر داد .

به این ماجرا از زاویه دید حسین (ع)  که بنگریم ؛ هرگز کمک خواهی و یاور طلبی صرف نمی بینیم . او که خود را برای شهادت و خاندان خود را برای اسارت آماده کرده بود. او حتی با شهادت علی اصغر خود می دانست که این قوم، چه قدر بی مروت و بی رحمند. پس؛ از این فریاد چه منظوری داشت ؟ آیا پیوستن یک یا دو نفر و یا حتی دهها نفر، راه نجاتی برای حسین و خاندانش بود؟ آیا حسین پس از شهادت علی اکبر و عباس و علی اصغر و نزدیک به 70 نفر از وفادارترین انسانها رغبتی به زنده ماندن خود داشت ؟!

هرگز! هرگز!

اما حسین می دید که امت پیامبر(ص) چگونه راه دوزخ را برگزیده اند. او از شدت ترحم و مهربانی می کوشید تا هر کس را که ذره ای انسانیت ( رحم، شفقت به خاندان رسول خدا ) و ذره ای ارتباط قلبی با پیامبر در وجودش باقی مانده است ؛ نجات دهد. روضه خوانها کمتر برای مابیان می کنند که در هر صحنه ای چه کس به جبهه حق پیوست.اما این رفتار امام نشان می دهد که ارتباط عاطفی و قلبی با حق، می تواند در آخرین لحظات هم نجات بخش انسان باشد. این سرمایه را ،اگر داریم ، پاس باید داشت.

در آن وانفسا "به فکر نجات مردم بودن" کار یک انسان زمینی نیست ! ما اگر بودیم فقط نفرین می کردیم! اما  حسین (ع)  دنبال آن بود که ولو یک نفر را از جبهه شیطان به جبهه خدا منتقل کند!! برای اثبات آن که او امام هدایت بود، آزمایشی سخت تر از این ممکن نیست!!یاد مرحوم شریعتی را گرامی بداریم که در قهقرای ضلالت و اوج قدرت ظلم؛ جمله ای را به یادگار گذاشت . او می گفت : حسین بیش از آن که تشنه آب باشد، تشنه لبیک بود آری جمله مرحوم شریعتی درست است . اما کامل نیست . حسین؛ تشنه لب بودن خود و خاندانش را هم وسیله ای برای جلب یک " لبیک "می کرد. حتی اگر به تشنگی حسین هم دلمان سوخت ، یادمان باشد که هنوز رشته ارتباطی بین ما و او باقی است!! دریابیمش؛ شاید به لبیکی منجر شود! 


اظهار نظر شما عزیزان( )

نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن

عنوان متن دل کندن از پسر پنج شنبه 86 دی 27 ساعت 12:9 صبح

تنها رزمنده ای که در میدان کربلا به میدان رفت و حسین او را قبل از عزیمت نبوسید و در رفتنش تعلل نکرد، علی اکبر بود! زیرا حسین در تقدیم فرزند خود به خدا نخواست تا با مهر پدری سستی حاصل شود.

وقتی علی اکبر به نزد پدر بازگشت و گفت: عطش مرا دارد می کشد، و سنگینی آهن بی تابم کرده ؛ قصدش گله و شکایت و آب طلب کردن نبود! او بهتر از هر کس می دانست که آب در خیمه ها نیست و طلب آب ممکن است بر خجالت پدر منجر شود!

پس او چرا چنین گفت؟!

برای آن که به پدر بگوید: ای پدر ! من آماده شهادتم و اگر تو اجازه ندهی بار این تشنگی و سنگینی مرا عذاب می دهد! اجازه بده و دل از من برکن!

پس حسین دل برکندو علی اکبر به میدان بازگشت و ....

 

 

( وبلاگ تا یک شنبه بعد از عاشورا بدلیل شرکت در مراسم عزاداری تعطیل است .از همه التماس دعا)


اظهار نظر شما عزیزان( )

نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن

عنوان متن چرا ننوشید؟!! پنج شنبه 86 دی 27 ساعت 12:1 صبح

بزرگی در مجلس عزاداری حسینی جمله ای گفت که برای من بسیار تامل بر انگیز و تکاندهنده بود. شاید رمز آب ننوشیدن عباس !

او گفت : حضرت امیرالمومنین علیه السلام مژگان فرزند رشید خود عباس را بوسه ای زد و خطاب به او سفارش کرد : "روز دهم وقتی چشمت به آب افتاد ؛ ننوش!" 

 شاید اگر آن روز عاشورا عباس آب می نوشید ، می توانست حساب تعداد زیادی از دشمنان را با نیرو و توان بیشتر برسد؛ اما علی بدو سفارش کرد آب ننوشد تا حساب ما شیعیان و محبین اهل بیت را تا قیام قیامت برسد و به ما درس عشقبازی و اطاعت و فداکاری دهد!


اظهار نظر شما عزیزان( )

نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن

عنوان متن غلام تـُرک! دوشنبه 86 دی 24 ساعت 11:38 صبح

راستش دست و دلم نمی رود که طنز بنویسم. هرچند در اطراف و دور برمان پر است از سوژه ! اما محرّم دلها را افسرده می کند و بعد از این افسردگی ،یک نشاط و شور زندگانی عجیبی را احساس می کنیم. دیروز یک چیز جالب در یک تکیه خانگی دیدم که خیلی مرا به فکر فرو برده است . شما هم می دانید که در این ایام علاوه بر مساجد ،  هیئتهایی هم در تکیه ها برگزار می شود که به جهت سخنران خوب یا مداح خوب مشتری بیشتری دارند. در یکی از همین هیئتها که در پارکینگ یک خانه تشکیل شده بود؛ پرده ای دیدم که اسامی شهدای کربلا بر روی آن  نوشته شده  بود . اما در میان این شهدا یک نفر بی نام بود!! به جای نام او نوشته بودند : غلام تـُرک!

فهمیدم که برای ستاره شدن در آسمانها، برای آن که خداوند، پیش ملائک به وجودت افتخار کند! و برای آن که ائمه علیهم السلام در زیاراتشان به تو سلام کنند؛ نیاز به نام نیست! غلام ترک حتی نامش را هم در این دنیا باقی نگذاشت ؛ در آن دنیا جز غلام فدائی امام حسین هیچ نامی ندارد!  کدام ما به  گرد پای این غلام ترک می رسیم؟! ما که با کوچکترین کاری امید شهرت داریم؟!


اظهار نظر شما عزیزان( )

نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن

عنوان متن غیبت با توجیه المسائل! دوشنبه 86 دی 24 ساعت 12:0 صبح

 روز عرفه که تمام شود ، شب عید قربان می شود. همه حاجیها ازعرفات راه می افتند به سمت مشعر. غروب عرفه ؛خدا به همه حاجیها وعده بخشایش و رحمت داده و همه حاجیها مثل نوزادی که تازه متولد شده باشند بی گناهند. خلصه و آرامش و سبکبالی غیر قابل وصفی احساس می کنی. در تاریکی غروب هنوز اثر نماز مغرب در وجودمان بود که شروع کرد از ملا حسنی ( امام جمعه ارومیه ) غیبت کردن!

گفتم : مرد حسابی ! غیبته ! تو هم الان مُحرمی! رعایت کن، بگذار پاکی و بیگناهی یک دو روز در وجودت بماند.

گفت : اگر ملا حسنی بداند که در چه جای مقدسی یادش کردیم ، راضی راضیه !


اظهار نظر شما عزیزان( )

نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن

عنوان متن اسپانیش زیفران!! جمعه 86 دی 7 ساعت 12:0 صبح

 

اسپانیش زیفران!!

بهترین زعفران شناخته شده در دنیا ، زعفران اسپانیائی است . اما دریغ از یک مثقال زعفران که در اسپانیا تولید شده باشد!! تماما از ایران وارد می شود و ..ادامه مطلب...

اظهار نظر شما عزیزان( )

نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن

عنوان متن ما نتوانستیم! چهارشنبه 86 آذر 28 ساعت 2:34 عصر

احمدی نژاد و یزدی و ویرانه و ...!

اواخر دوران ریاست آقای یزدی بر قوه قضائیه بود که یک بار ایشان در نماز جمعه حاضر شد و در سخنرانی پیش از خطبه ها به تحلیل عملکرد قوه قضائیه و مشکلات مردم در این باره پرداخت. مردم هاج و واج گوش می کردند که اگر این رئیس قوه قضائیه هست واین چیزها راهم می داند ، پس چرا درستش نمی کند؟!

این بود که نفر بعدی آمد وجای ایشان که نشست گفت: من یک ویرانه تحویل گرفته ام!

حالا حکایت مصاحبه رئیس جمهور با سیما است. مجری برنامه آقای حیدری ...ادامه مطلب...

اظهار نظر شما عزیزان( )

نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن

عنوان متن توان مدیریتی روحانیت چهارشنبه 85 اسفند 23 ساعت 8:42 صبح

توان مدیریتی روحانیت

25 اسفند روز مهمی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران است که به نظر می رسد اهمیت آن از سوی بسیاری از محافل سیاسی و مکتبی بطور عمد نادیده گرفته می شود! در سال 1367 یعنی تنها چند ماه پیش از رحلت امام خمینی (ره) ایشان طی پیامی خطاب به روحانیت ( که بعدا به منشور روحانیت شهرت یافت) نکات بسیار مهمی را بیان فرمودند. در این پیام تفاوتهای بنیادین در تفکر و روش روحانیت اصیل و روحانیت غیر اصیل بیان شده و رنجها و مصیبتهایی که اسلام و مسلمین و روشنفکران واقعی از جانب روحانیت متحجر تحمل کرده است ذکر گردیده است . ایشان در این پیام خطر نفوذ مجدد تحجر و جمود فکری را در این جامعه گوشزد می کنند و ... به هر حال پیدا کردن این پیام و مطالعه دقیق آن را به جوانان عزیز توصیه می کنم .

http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-880264&Lang=P

http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-880900&Lang=P

 

اما نکته ای که برای من بسیار جالب توجه بود این که امام در این پیام می فرماید که روحانیت اصیل شیعه باید توان اداره جوامع اسلامی  و غیر اسلامی را دارا باشد . این نکته به حدی عمیق است که تصورش هم برای بسیاری مشکل یا محال است ، چه رسد به تصدیق آن! زیرا به فرض ، اداره جوامع اسلامی کار ساده ای باشد درخور شان روحانیت.اما مثلا تصور کنید که یک روحانی شیعه در یک جامعه غیر اسلامی مثل یک شهر آلمان به سمت شهردار انتخاب شود .....

1- او چگونه با مردم آن سرزمین زیسته که او را به ریاست خود گمارده اند؟

2- او چگونه با مردم آن سرزمین از این پس زندگی کند و خدمت کند که مردم از انتخاب خود پشیمان نشوند؟ و بلکه بر توان مدیریتی او آفرین بگویند؟

 چند سوال سلبی هم بکنم:

1-     آیا همه را بزور مسلمان کند؟ یا بزور وارد بهشت کند؟

2-  آیا تمام مشروب فروشی ها و فاحشه خانه ها و کانالهای تلویزیونی و قمارخانه هاو  سایتهای اینترنتی بسته می شوند؟

3-     آیا مردم به زور با دین آشنا شده و آشتی داده می شوند؟

4-     آیا روشهای مدیریتی رایج در ایران پاسخگوی اداره جوامع غیر اسلامی نیز هست؟

طبعا پاسخ این سوالات و سوالهایی از این دست بر همه ما روشن است زیرا در صدر اسلام هم شاهد بوده ایم که احکام اسلام با آن همه آمادگی که در جامعه برای قبول دستوران پیامبر اکرم وجود داشت ف بصورت تدریجی نازل شد و آن دوران نمونه ای برای تحول تدریجی یک جامعه جاهلی به سمت جامعه اسلامی بود . با این حال در زمان ختم وحی و پایان عمر مبارک آن حضرت ویژگی های آن جامعه ، بسیار متفاوت با چیزی است که امروزه ما خود را به آن سمت می کشانیم.

اندیشیدن درباره نحوه مدیریت بر یک جامعه غیر اسلامی باعث می شود تا ما معنا و کاربرد صحیح مفهوم تساهل و تسامح دینی را که پیامبر اکرم (ص) آن را جزء سنت و ویژگیهای شریعت خود بر می شمارند درک کنیم .  حال یک سوال باقی می ماند و آن این که آیا جامعه ما یک حامعه اسلامی است یا یک جامعه غیر اسلامی ؟آیا ما ویژگیهای یک جامعه اسلامی را دارا هستیم و یا صرفا می توانیم خود را جامعه مسلمین نام گذاری کنیم؟

یک نگاه دقیق به نحوه رفتار و گفتار و اندیشه و مدیریت سید حسن نصرالله در لبنان بیندازیم تا باور کنیم که یک روحانی شیعه می تواند با حفظ و رعایت اعتقادات شیعه تبدیل  به یک چهره ملی شود و دوستان و دشمنانش فراتر از چارچوب مذهب باشند.

 


اظهار نظر شما عزیزان( )

نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن

عنوان متن افاضات جدید الهام ! چهارشنبه 85 اسفند 23 ساعت 8:40 صبح

افاضات جدید الهام !

آقای غلامحسین الهام سخنگوی دولت و وزیر دادگستری و همسر فاطمه رجبی و همراه رئیس جمهور در ماجرای هاله نور! در مصاحبه مطبوعاتی خود خطاب به خبرنگار روزنامه اعتماد ضمن ابراز عصبانیت خود از آغاز مرحله نظارتی مجمع تشخیص مصلحت نظام بر فعالیتهای دولت ، که حکایت از ناامیدی یا نگرانیهای رهبری از روند مدیریت اجرایی کشور دارد، گفت:

"رئیس جمهور در برابر ملت و مجلس پاسخگو است و هر اقدامی که انجام می دهد در چارچوب قانون است" ( روزنامه اعتماد 23 اسفند 1385)

معنا و مفهوم این حرف آن است که به اعتقاد آقای الهام :

- رئیس جمهور در برابر رهبری و ستادهای نظارتی وابسته به ایشان پاسخگو نیست .

- رئیس جمهور هر چند پاسخگو است اما چون همه کارهایش طبق قانون است پس پاسخ نمی دهد.

- رئیس جمهور پاسخگو است ؛ اما کسی حق ندارد سوال کند.

- نظارت از شورای نگهبان که جدا شود دیگر استصوابی نیست.

- نظارت به مجمع تشخیص مصلحت که برسد ، استطلاعی هم نیست !

- اصلا به کسی چه که رئیس جمهور چکار می کند؟!

- رئیس جمهور برای پاسخگویی به مجلس آمادگی دارد ، چون خیالش از مجلس راحت است !

- رئیس جمهور آماده پاسخگویی به ملت است ، اما کدام ملت ؟ لابد فرهنگیان بازداشت شده در مقابل خانه ملت از ملت نبوده اند!

آقای الهام همچنین توضیح نداد که علت ممنوعیت حضور خبرنگاران در دیدارهای رئیس جمهور با مراجع قم چه بوده و نصایح مراجع معظم را به رئیس جمهور در خصوص رفع مشکلات اقتصادی و فرهنگی کشور( که وعده داده بودند مثل آب خوردن حل خواهد شد!) و ابراز نگرانی های آنان را فاش نساخت .

 


اظهار نظر شما عزیزان( )

   1   2      >

لیست یادداشت های آرشیو نشده این وبلاگ

با سلام، خداحافظ!
هشدار امام درباره خودمحوری دانشگاهیان و قوای مسلح
سخن امروزین امام!
سوال سرخ و پاسخ سبز - بخش چهارم
سوال سرخ و پاسخ سبز - بخش سوم
سوال سرخ و پاسخ سبز - بخش دوم
سوال سرخ و پاسخ سبز - بخش اول
فرمان 8 ماده ای امام
«کتاب قانون» رودرروی «اخراجیها»!
نامه ای به برادر نوری زاد
شکلک او ، کفرما!
تاکتیک ابوسفیانی!
جمعش می کنیم!
سخنان مهم سیدمحمدخاتمی درباره فتنه اخیر
این خمینی بود!
[همه عناوین(167)][عناوین آرشیوشده]


Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ


آمار وب فارسی