من پوپولیستم!! قسمت اول
( چون امکان ارسال بیش از 2000 حرف وجود ندارد در دو قسمت ارسال می شود)
در یکی از وبلاگهای همین پارسی بلاگ مقاله ای دیدم درباره پوپولیستی بودن برخی شعارهای کاندیداها که از قضا با سلیقه پارسی بلاگها هم منطبق بود و بعنوان نوشته منتخب انتخاب شده بود. در بخشی از آن آمده است
"...اما واضح است که سطح غلظت این ادعا ( یعنی پوپولیستی بودن)در میان اصلاحطلبان بیشتر و پررنگتر از اصولگرایان بوده است "
حالا من به عنوان یک اصلاح طلب پوپولیست اقرار می کنم که :
1- من بودم که دستور دادم ...چهل روزه همه چاله چوله های تهران را آسفاالت کنند و اصلا حساب نکردم که آیا تولید آسفالت در تهران به آن اندازه هست یا نه؟! بعد شکست خوردم و شهردار بعدی بی سر و صدا همه خیابانهای ریز ودرشت تهران را آسفالت خوب و تازه ریخت!
2- من بودم که شعار دادم 3000 جایگاه سی ان جی تا پایان سال87 در کشور درست شود ولی نمی دانستم که برنامه دولت 500 جایگاه است و توانائی فعلی اش 300 جایگاه
3- من بودم که بشار اسد را بردم زیر درختان خیابان فلسطین استقبال کردم و نزدیک بود یک کلاغ صهیونیست روی سرش ... کار بد بکند!
4- من بودم که گفتم چند صد میلیون تومان هزینه آشپزخانه سابق نهاد ریاست جمهوری کنند و آن را دوباره تبدیل به محل سکونت من کنند تا مثلا پا جای پای رجایی گذاشته باشم!
5- من بودم که گفتم سعد آباد اخه و بده! بعدا رفتم توش!
6- من بودم که گفتم بوی نفت روی سر سفره مردم می آورم و کاری می کنم که مردم تفاوت قیمت فروش نفت را در زندگی شان احساس کنند! بعد زدم زیرش.
7- من بودم که گفتم هواپیمای اختصاصی بده ! بعد هیئت دولت را برای سفر استانی هوار کردم سر همان هواپیمایی که مردم از قبل بلیطش را گرفته بودند! و .. نهایتا با هواپیمای اختصاصی و مبلمان مخصوص به سفر حج مشرف شدم!
8- من بودم که گفتم بن شهروند به فرهنگیان بدهند تا رای بیاورم و گفتم که به ظلم!! وارد شده به آنان رسیدگی می کنم . اما هنوز حتی به اندازه دولت ظالم قبلی هم نتوانسته ام کاری برایشان بکنم
9- من بودم که وقت ارزشمند یک رئیس جمهور را که متعلق به 70 میلیون شهروند است ( و البته گهگاه هم بایستی برای کنترل منابع اطلاعاتی خود بطور بیواسطه با مردم در تماس باشد) صرف شنیدن درد دلهای خاله زنکی چند نفر کردم و گفتم به هر کسی که نامه می دهد یک چیزی بدهند!
10- من بودم که فقط ایرادها را خوب بیان می کردم وراه حل هایم شبیه راه حلهایی بود که در تاکسی و اتوبوس و صف نان از مردم شنیده می شد و... البته هیچکدام یا عملی نشد یا اگر شد کار را خرابتر کرد
11- من بودم که رکورد پخش شدن از صدا و سیما را درتاریخ جمهوری اسلامی شکستم و بعد هم گله کردم که چرا منو پخش نمی کنین!
12- من بودم که گفتم ساختمانهای گرانقیمت دولتی را می فروشیم و خرج وام به مردم می کنیم
13- من بودم که گفتم ادارات را به شهرستانها می فرستم . (ادامه دارد)
|