نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن
خاطرات طنز حج 7
|
پنج شنبه 85 اسفند 3 ساعت 7:0 صبح |
((گربه ها))
همه از برنامه غذایی شاکی بودند. حالا می گویم چرا؟
آشپزخانه مرکزی غذا را می پزد و با گرمکن های برقی آن را به خانه ها می آورند . یک آشپزخانه مرکزی مثلا غذای سی هزار نفر ایرانی را می پزد که از اقوام و فرهنگها و عادتهای مختلف برخوردارند. یکی برنج را کته و شفته دوست دارد و دیگری خشک و دون ! یکی چرب می پسندد دیگری بی روغن . یکی لوبیا پلو را پر گوشت می خورد یکی بی گوشت . خلاصه ترکها کوفته می خواهند و لرها آبگوشت و شمالیها کته و .. اما از این نوع غذاها خبری نیست . همه اش کباب و مرغ و جوجه کباب و خوراک مرغ و زرشک پلو با مرغ و شنیسل مرغ و کوفت و زهر مار مرغ و ...!!
روزهای اول، گربه ها دور و بر سطل آشغال ایرانیها می پلکیدند ، اما روزهای آخر دنبال خودمان راه می افتادند!
|
|
اظهار نظر شما عزیزان( ) |
|
![](imgs/arr_left.gif)
لیست یادداشت های آرشیو نشده این وبلاگ
|
|