اولا : تلاش من برای حفظ وحدت و بازگشت اعتماد افراد حاکم و طرفدارانشان به افراد شکست خورده و طرفدارانشان از این مسیر بود که بگویم آنها نیز متقابلا حرفهایی دارند! از ایرادها و ابهام ها ؛ تا پاسخ به ابهام های ما ؛ و ایراد اتهامهای متقابل! طبعا بیان این مسایل کمک می کند تا طرفین نسبت به یکدیگر انصاف بیشتری بدهند و آماده وحدت شوند! اما وقتی یک سوی ماجرا بر خر مراد سوار است و از بیخ و بن منکر وجود هر گونه مشکل می شود و قصد «جمع کردن »! مساله به شیوه خود را دارد؛ طبعا دلسوزی دلسوزان را هم بر نمی تابد و ممکن است در وسط این دعوا لگدی ، مشتی، پاره آجری ، شیشه شکسته ای ، چیزی .. نصیب فضول شود! خب ؛ ما را چه به این دعوا؟! فقته مگر غیر از این است؟ حالا هی من بصیرت داشته باشم و دروغ و تجاوز و حق کشی و تهمت زنی را در محافل خصوصی دولتیان بشنوم و تکذیبش را هم علیه مدعیان در رسانه ها ببینم و بروم از کی دفاع کنم؟ از دولت ؟ با آن همه گاف؟! یا از کسانی که شعار ضد فلسطین و جمهوری اسلامی می دهند؟ .......اگر طرفینش بویی از اسلام و انقلاب برده باشند ، که به موجب آن وظیفه برادری برای آنها داشته باشیم؛ همین ها که گفته اند و گفته ایم و شنیده اند بسشان بوده و هست! این وسط مگر نازک خیال بی نوا چند تا خواننده دارد که بخواهد بابت زدن حرف حق هزینه آنچنانی بدهد؟! آقاجان ! خر ما از کرگی دم نداشت!
در دعوای اشاعره و معتزله در بغداد، نیمه شبی گریبان مسلمانی را در کوچه ای گرفتند که بگو : قرآن ازلی است یا مخلوقست؟! ( از عقیده اش معلوم شود که کدام طرفی است!) او نمی دانست که گیر کدام طرف افتاده! چون در صورت پاسخ نامناسب، مرگ در انتظارش بود! خود را راحت کرد و گفت: من نصرانی ام و به دین شما کاری ندارم! گریبانش را رها کردند تا مسلمان دیگری را بگیرند و بکشند!! حالا حکایت ماست که اگر هر حرفی بزنیم ، چوب دو سر طلا می شویم. بیکاریم مگر؟! بزنید همدیگررا ! آن که بیرون نشسته و نظاره می کند از همین ادامه زدوخورد شما کیف می کند! از این که به قصد کشت و ریشه کنی همدیگر به جان هم بیفتید خوشش می آید و با حمایت از یک طرف و برانگیختن لجاجت در طرفین ، نفت بر این آتش می فشاند! به امید روزی است که یکی دیگری را به زندان برد یا کار به هرج و مرج و ترور برسد!
ما نه بزرگی از این قوم هستیم و نه گوشی شنوا در کنار زبانمان می بینیم! پس بی جهت خود را به مهلکه نیفکنم .که در طرفین «حسین»ی نمی بینم و انصافا ترفندهای معاویه ای و عمروعاصی و بدنام سازی و تهمت زنی و بکارگیری دین علیه انقلاب (بلعم باعورا) و .. مثل روز روشن است ! بینا باد هرکه ندیده و یا معکوس می نگرد!
اینها همه اش اولا بود! حالا ثانیا:
این مرکز وایرلسی که ما مدتها مفتی ازش استفاده می کردیم و ظاهرا آی پی مورد استفاده ما یک آی پی خالی یا کم استفاده بوده ، تازگی گیر می دهد! گمانم که بویی برده باشند. البته هنوز می توان رفت . ولی شاید بعدا نشه! البته باید توضیح بدهم که این اصلا دزدی نیست! چون بابت این استفاده من ،آنها پول مجزایی نمی پردازند! این خاصیت همه شبکه های وایرلسی است. منتها خودم در استفاده از این آی پی برای آینده شک دارم. نمی دانم ! شاید فهمیده اند و دارند مرا ردیابی می کنند. در کوچه و خیابان و املاک مجاور و ..! خوب؛ عقل چه می گوید؟! می گوید: الفرار!! تا پیدا کردن یک شبکه اینترنتی امن دیگر! به نظرم این مورد «ثانیا» خیلی مهمتر از «اولا» بود!
خدانگهدار! امیدوارم دفعه بعد که خدمت می رسم چیزی از اقتصاد و اعتماد و ایمان و امام و ... مانده باشد!
این هم دو عکس از تظاهرات دیروز که به نام حمایت از امام مظلوم ما انجام دادند و در حقیقت قصدشان لشکر کشی بر علیه هم بود. بماندکه جمعیتش چقدر بود! برای مشاهده بقیه اش بروید تابناک ملاحظه کنید و .. فکر کنید اگر اینها عکس موسوی و خاتمی دستشان گرفته بودند....؟!! چه قشقرقی می کردیم؟ به نظر من هیچ کدامش اشکالی ندارد! آنچه اشکال دارد قشقرق غیر شرعی و غیر انسانی ماست!