|
سوال سرخ و پاسخ سبز - بخش دوم
1- شما مدعی هستید که قانون گرایید! اگر قانون گرا بودید چرا مدارک و مستندات خود را به مراجع قانونی ارائه نکردید؟ و از همان مسیر به اعتراض نپرداختید؟
پ: اولا : همین مراجع قانونی ، خودشان طرف شکایت مایند! یعنی ما از شورای نگهبان بدلیل حمایت علنی و آشکار از یک نامزد و تبلیغ «غیرقانونی» به نفع او و سکوت در باره «قانون شکنی های مکرر» در امر تبلیغات و تمهیدات انتخابات و شاکی بودیم! شکایت را نزد چه کسی ببریم؟ ثانیا: «قانون انتخابات» در این نوبت بدرستی زیر پا گذاشته شد و حقوق نامزدها بویژه در خصوص اعزام ناظران انتخاباتی و جمع آوری نهایی گزارش آنان رعایت نشد . وزارت کشور علنا در ساعت پایان انتخابات، فعالیت ستادهای انتخاباتی نامزدها را غیرقانونی اعلام کرد ( طبق قانون انتخابات تا یک هفته برای جمع آوری گزارش ناظران این ستادها می توانند فعال بمانند) و دستور پلمپ ستادهای مرکزی و ستادحامیان موسوی را در همان شب صادر نمود. 300 خط تلفن که برای جمع آوری گزارش ناظران تهیه شده بود بسته شد! سیستم پیامک بسته شد ! . ناظران بسیاری در شمارش ارا اخراج شدند. صندوقهای بسیاری بدون حضور ناظران بسته شد. و از همه مهمتر ؛ از همه مهمتر آن که گزارش شمارش آرای هر صندوق بعد از ارسال به وزارت کشور محرمانه شد تا اختلاف بین آرای شمرده شده و صورتجلسه شده در صندوق ، با آرای گزارش شده در وزارت کشور معلوم نشود. مجموعه این اقدامات «غیرقانونی» از سوی نامزد برنده صورت گرفت و مجری انتخابات هم به پاداش خود یعنی حکومت ری ! (وزارت علوم) رسید . ثالثا: کسی که از طریق مجاری قانونی جلو رفت (آقای رضایی) چه طرفی بست که دیگران ببندند؟ اگر او به نتیجه ای رسیده بود ، امروز حامیان موسوی هم او را ملامت می کردند. اما امروز حامیان موسوی به رضایی می گویند: نگفتیم امید به آنان نبند؟ بستی و نتیجه اش را هم دیدی! اکنون زبان سبزها دراز است که ادعای خود را اثبات شده می بینند!
2- اگر بنا باشد در هر انتخاباتی ، طرف مغلوب قشقرق راه بیاندازد و اعلام تقلب کند، دیگر هیچ انتخاباتی نمی تواند بی مساله تمام شود!
پ: حرف کاملا درستی است و به زبان رهبر انقلاب نیز آمد. اما اگر قرار باشد در هر انتخاباتی هم «قانون» زیر پا گذاشته شود و مجریان به نفع نامزد خاصی عمل کنند و در نهایت هم مجاری قانونی را برای شکایت ببندند و ابزارش را از معترض بگیرند ( در جواب سوال 6 ذکر شد) ، آن گاه چه؟ راستش اعتراض بی منطق را باید سرکوب کرد. اما اعتراض منطقی که حاکی از قانون شکنی مکرر مجری و ناظر است و از دید همگان هم پنهان نبود ، با قشقرق و اعمال فشار تفاوت ماهوی دارد
3- در جریان اعترافات سران اغتشاش مشخص شده که سبزها از اول بنا بر این داشته اند که بگویند تقلب شده و بعد هم اغتشاش کنند
پ: اولا خودتان به میزان اعتبار اعترافات !! واقفید. ثانیا: بکارگیری لفظ سران اغتشاش برای سران جریان سیاسی معترض ، یک نوع پیشداوری و اتهام زنی است و به حل وحدت بخش مساله کمک نمی مند. ثالثا: این سران جریان سیاسی در کنار سران سیاسی جریانهای دیگر زندگی می کنند و در محافل و مجالس و محلهای آنان رفت و آمد دارند و با هم نشست و برخاست می کنند. وقتی از زبان آنها در پیش از انتخابات می شنوند که بناست – به هر دلیل- دوره دولت نهم به دهم هم تمدید شود و بعد اخبار و اطلاعاتی بدست می آید که محافلی در صدد القای هراس از موج سبز در دل مسئولینند و از خبرسازی علیه آنان ( بعنوان این که می خواهند کار رهبر را هم یکسره کنند!!) تا سوژه گیری از گافهایشان ... همه و همه دلالت بر اراده وسیع و جدی بر تقلب داشت. اقدامات ویژه برای ستاد انتخابات و ... هم که جای خود دارد. اطمینان نامزد حاکم در مناظرات به برد خود و سوء استفاده مکرر از قدرت برای تبلیغات و ... همه و همه نشان ازآن داشت که دولت حاکم تمایلی به رعایت «قانون» ندارد و عزم خود را برای بقاء به هر شکل جزم نموده است. لذا هر عاقلی در می یافت که باید خود را برای وقوع چنین حالتی آماده کندو از آن جا امام فرمودند: اگر در امر به معروف و نهی از منکر مسئولان اقدام نکردند، خود مردم اقدام کنند؛ لذا کدام منکر بالاتر تقلب در امانت و آرای مردم که اساس نظام ما همین آراء تشکیل داده و خدشه در آن ، خدشه در اعتبار نظام خواهد بود. پس بنا به اصول مشخص قانون اساسی که تجمع مردم را آزاد می داند ، دولت موظف بود – و هست- که به معترضین اجازه تجمع قانونی می داد و چون نداد ؛ تکلیف ساقط نمی شود
4- چرا در جریان تجمعات اقدام به «اغتشاش» کردید؟
پ: هنگامی که تجمع قانونی نباشد، هزینه آن بالا می رود و ریسک آن افزایش می یابد . زیرا رهبران معترضین امکان اعمال رهبری خود را بر حرکت اعتراضی از دست می دهند و علاوه بر امکان وقوع اقدامات افراطی ، امکان نفوذ عوامل نفوذی از سوی جریان رقیب ( و یا دشمن) برای تحریک معترضین هم وجود دارد. از سوی دیگر گزارشهای کامل حاکی از آن است که حمله و خشونت ابتدا از سوی عواملی موسوم به لباس شخصی آغاز شده و شکستن شیشه ماشینهایی که علامت سبز داشته اند، یا ماشینهایی که کنار خیابان پارک بوده اند، کندن پلاک خودروها، زدن زنها با باتوم و شوکر، و در موردی حتی تحریک معترضین به حمله به شیشه مغازه ها و بانکها .. . ابتداءا از جانب معترضین صورت نگرفته و آتش زدن زباله ها نیز در پی پرتاب گاز اشک آور و به منظور خنثی سازی اثرات گاز رخ داده است . به هر حال ، نحوه برخورد با این واقعه تلخ می بایست با واقعگرایی و هشیاری همراه می بود نه آن که صدا و سیما با انتشار یکطرفه اخبار و تهمت زنی به گروه کتک خورده ، آنان را تحریک به حضوری مجدد برای انتقام گیری بزرگتر کند! و ماجرا هی کش بیاید! پس ریشه این وقایع در آن بود که دولت بر خلاف «قانون»، اجازه راهپیمایی به معترضین را نداد و صداو سیما بر خلاف عقل و درایت به تحریک طرف معترض پرداخت.
| 
:جستجو
