(بیمه لباس!)
(مشابه این ماجرا را در حکایتهای شوخی آمیز شنیده بودم ولی هرگز باور نمی کردم که در عالم واقع هم رخ دهد)
زائر به مدیر کاروان مراجعه کرد وگفت :
- این ماشین لباسشویی ، آستین لباس مرا پاره کرده ؛ شما گفته بودید که بیمه خسارت همه چیز را می دهد ، خسارت لباس مرا هم می گیری ؟
مدیر کاروان که از سادگی حاجی دلش به رحم آمده بود گفت :
- حاجی جان ! می گیرم . پول لباست چقدر می شه ؟
همزمان دستش را کرد در جیبش تا بیست ریال سعودی به حاجی بدهد ؛ اما ناگهان چیزی به یادش افتاد :
- راستی حاجی جان ؛ کدوم ماشین لباسشویی آستین لباست رو پاره کرد؟ بدیم ایرادش رو برطرف کنن.
حاجی گفت :
- همون که توی حموممان هست.
مدیر با تعجب گفت :
- اما توی حموم ها ما ماشین لباسشویی نداریم که . همه ماشینها توی آشپزخانه ها هستند .
حاجی با اصرار گفت :
-همون ماشین کوچیکه، سفیده ؛ وقتی لباسمو توش شستم خواستم آبش بکشم ؛ لباسمو کشید برد! من هم لباسمو محکم نیگر داشتم . اما آستینش گیر کرده بود . کشیدم بیاد بیرون که آستینش پاره شد . حالا بیمه پولشو می ده یا نه؟!
|