نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن
خاطرات طنز حج 1
|
جمعه 85 بهمن 27 ساعت 11:0 صبح |
(انا ایرانی !)
دعای کمیل مدینه همیشه در محاصره نیروهای امنیتی عربستان برگزار می شده ولی یکی دو سالی است که این محاصره به بهانه جلوگیری از نفوذ نیروهای القاعده و وهابیون افراطی، شدیدتر از قبل اعمال می شود. از یک ساعت قبل درهای حرم و مسجد شریف نبوی را می بندند . حیاط را تخلیه و قرق می کنند . اطراف حرم را هم منع عبور می کنند و فقط و فقط ایرانیها را پس از شناسایی به داخل حلقه محاصره راه می دهند. به این ترتیب بسیاری از مشتاقان خارجی که مایل به حضور در این مراسم باشکوه هستند از فیض آن محروم می شوند .
آن شب جمعه که من مدینه بودم ؛ برای ورود به محوطه برگزاری دعا باید از دالان تنگ نیروهای امنیتی عبور می کردیم تا هرکدام قد وبالا و قیافه ما را نظری بیندازند و از ایرانی بودنمان مطمئن شوند و یا کارت شناسایی ما را ببینند .
در این هیر و ویر ؛ یک عرب آفریقایی با چهره ای کاملا مشخص که معلوم بود یا سودانی است یا از همان دور و اطراف ، وارد دالان شد. مامور امنیتی به او تذکر داد که ورود غیر ایرانی ممنوع است . او هم با جدیت هرچه تمامتر گفت : " ایوه ، انا ایرانی !"
|
|
اظهار نظر شما عزیزان( ) |
|
لیست یادداشت های آرشیو نشده این وبلاگ
|
|