انتخابات پرشور 22 خرداد که می توانست منشا عظمت و بزرگی کشورمان باشد ، با بی تدبیری ( در خوشبینانه ترین احتمالات!) یا تدابیر حسابشده دشمنانه ( در بدترین احتمالات) توسط خودی ها ( اعم از اینوری و آنوری) به شکست بزرگی تبدیل شد.
تعارف نداریم! سلب اعتماد به نظام، بروز وقایع ( فجایع) خیابانی ، و سپس بازداشتگاهی، تغییر سمت و سوی مطالبات مردم از سطح پایین به سطوح بالاتر، اختلاف و دو دستگی در بین حامیان سی ساله نظام، شادمانی مخالفین، بروز اتفاقات بی سابقه در تاریخ سی ساله ما؛ دراز شدن زبان طعنه زنان؛ رواج دروغگویی آشکار!! و ... همه و همه مصیبت اگر نیست، پس چیست؟!
یک بار دیگر به لیست مصیبتهای بالا دقت کنید، از هر حزب و جناحی که باشید ، گناه وقوع چنین حالاتی را به گردن طرف مقابل می اندازید ولی اصل وجودش را که نمی توانید انکار کنید! ( مگز از جنس کبک باشید)
ادامه این دعوا چیزی را حل نمی کند جز آن که با افزایش ادعاهای هر طرف علیه دیگری، ( راست یا دروغ) از میزان اعتبار و قابلیت اعتماد طرف مقابل کاسته می شود. بی آنکه چیزی بر اعتبار خود او بیفزاید
واویلای غریبی است! با دشمن هماهنگند و نمی دانند. با مردم دشمنی می کنند و دروغ می گویند و تهمت می زنند. اینها دین نیست. اسلام نیست. انقلاب اسلامی خمینی برای این چیزها نبودو نیست.
فقط این را می دانم که خدا محتاج ما نیست و بزودی نعمتش را از ما سلب کرده و ما را به انچه لایقش هستیم می رساند. از این می ترسم. آن روز ؛ طرفین این دعوای امروزی بازنده اند ( ایم!)
|