سفارش تبلیغ
صبا ویژن
احمد نازک تن - نازک خیال
خداوند، دوست دارد به کارهای مباح عمل شود، همان گونه که دوست دارد به واجباتش عمل کنند .خداوند، مرا با دین راحت و آسان برانگیخت : دین ابراهیم . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
من به ایمیل کمتر سر می زنم! کامنت بگذارید
یــــاهـو
کل بازدیدهای وبلاگ
238633
بازدیدهای امروز وبلاگ
451
بازدیدهای دیروز وبلاگ
1078
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک ]

[ورود به بخش مدیریت]

درباره خودم
احمد نازک تن - نازک خیال
مدیر وبلاگ : احمد نازک تن[168]
نویسندگان وبلاگ :
الهام خانوم (@)[29]


بسیجی بوده و انشاءالله مانده باشم. منتظرم صاحب امرمان بیاید. اگر بر ناروایی که از خودی سرزده صبر می کنم ، برای وجود دشمن است . و اگر بر آن صبر نکرده و نهیب می زنم ، برای وجود خطری بزرگتر است : دشمن اکبر!(نفس)
لوگوی وبلاگ
احمد نازک تن - نازک خیال
فهرست موضوعی یادداشت ها
طنز[123] . سیاست[21] . یادداشت ها[15] . خبر[4] . سوال سرخ و پاسخ سبز[4] . عدالت . فرهنگ . فطر . آرشیو طنز دیماه 86 . آزار . آمریکا . اخلاق . اسارت . براندازی نرم . بردگی . جنگ نرم . خاطرات دوران جنگ . خاطره عبرت آموز .
بایگانی
یادداشتها
آورده بودند ! که : (طنز)
خاطرات طنز حج
نوشته های منتخب سایت
دی ماه 86
بهمن ماه 86
اسفند 86
پیوندهای روزانه

جریان احمدی نژاد [114]
حزب الله می رزمد [191]
صدای عدالت [182]
نیز هم [127]
نقطه سر خط [122]
[آرشیو(5)]

اوقات شرعی
لینک دوستان

تنها علمدار
گردان وبلاگی کمیل
متین نیوز
جعفر گلابی
صدای عدالت

لوگوی دوستان

خاطرات باورنکردنی یک حاج آقا - به روز رسانی :  1:57 ع 90/1/6
عنوان آخرین نوشته : وب حاج آقا راه اندازی شد !!

شیعیان اهل سنت واقعی - به روز رسانی :  9:4 ع 87/9/30
عنوان آخرین نوشته : غدیر حقیقت انکار نا پذیر تاریخ

جستجوی وبلاگ
:جستجو

با سرعتی بی نظیر و باور نکردنی و اعجاب انگیز متن یادداشتهارا کاوایش کنید!

اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن

عنوان متن با عرض معذرت ! شنبه 87 اردیبهشت 28 ساعت 1:9 عصر

سلام مدتی بود که بعلت مسافرت خارج از ایران در دسترس نبودم . بعد که آمدم دیدم پسوردم کار نمی کنه ! راستش قیدشو زدم . امروز هم از قضا آمدم دیدم درست شده ! انشاالله دوباره برنامه ریزی می کنم .

البته در مدت نبود ما حاج محمود مطالب طنز آمیز و شیرینی گفته که نازک خیال را از خنداندن مردم بی نیاز کرده بود!


اظهار نظر شما عزیزان( )

نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن

عنوان متن مسکن و رئیس جمهور جمعه 87 فروردین 23 ساعت 7:0 صبح

از فوائد سفرهای استانی رئیس جمهور این است که ایشان اخیرا متوجه شده که گرانی لااقل در بخش مسکن شایعه ساخته و پرداخته دشمنان نیست ! و گفته باید فکری شود! که امیدواریم خود دولت در این زمینه فکرکه امیدواریم خود دولت در این زمینه فکری نکند و این کار را به افراد دیگر واگذار کند .علتش این است که این الهام خانوم ما از روزی که شنیده دولت می خواهد فکری برای مسکن بکند دچار افسرگی شده ! چون نامزدش بیست میلیون ریال وام ازدواج را باضافه بیست و پنج میلیون ریال حاصل از فروش نوبت وام مسکن خودش را گذاشته بود تا از حالا بدهد بعنوان پول پیش برای اجاره یک آپارتمان 60 متری در شهرک پرند بدهد که تا دو سال دیگر قرار بود تحویل دهند و کلنگش را همین امسال زمین می زنند! و همه این تلاشها بعد از آن بود که در محله نارمک تهران ( اطراف خانه رئیس جمهور) جایی برای اجاره پیدا نکرده بودند. حالا می ترسند که با اقدام دولت از همین خانه هم محروم شوند ! چون دولت خاصیتی دارد که روی هر چیزی نباید دست بگذارد! و گرنه مثل موبایل می شود ؛و مثل سیمان؛ و مثل مسکن تا الان؛ و مثل  میوه شب عید؛ و مثل مرغ؛ و مثل تخم مرغ؛ و مثل آهن ؛ و مثل قیر و ایزوگام؛ و مثل داروهای بیمارهای خاص ؛ و و  و...


اظهار نظر شما عزیزان( )

نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن

عنوان متن جاسوس هسته ای و الهام! پنج شنبه 87 فروردین 22 ساعت 7:39 صبح

این مقوله الهام هم  مقوله ساده ای نیست و تا اندازه ای پیچیده است که حتی آقای سروش هم  اخیرا در ماهیت آن دچار تردید شده است و تصور کرده که الهام همان شعر است ! که گاهی در مصاحبه ها خوانده می شود !

(از مضرات دوری از سیاست یکی اش همین است که آدم بین الهام  و مصاحبه اش و ماهیتش و شدن و بودنش گیج قات می زند؛حتی اگر این آدم سروش باشد .)

همینطور ارتباط بین جاسوس هسته ای و الهام بسیار پیچیده است و اصولا ارتباطاتی که جاسوسان برقرار می کنند همیشه از پیچیدگی های خاصی برخوردار است . مثلا اگر یک روز الهام مصاحبه کرد و گفت «جاسوس هسته ای اعدام باید گردد» باید بدانید که  بعنوان سخنگوی دولت مصاحبه کرده و اگر یک روز گفت که «قاضی در رای خود مستقل است » باید بدانید که بعنوان وزیر دادگستری مصاحبه کرده ! و اگر یک روز فرمایش کرد که «قوه قضائیه تخت فشار بوده است» لابد بعنوان سخنگوی اپوزوسیون مصاحبه کرده !

الان جاسوس هسته ای(!) تبرئه شده و  می گویند قاضی نفهمیده که نوع ارتباط او با جاسوسان از نوع ارتباط الهام بوده و لذا الهام قرار است مصاحبه کند که این آقای جاسوس هسته ای همینطور صاف و ساده اطلاعات را نمی داده به دشمنان ، بلکه دائم الهام می کرده و خود او هم از روش الهام شدن متوجه این فرآیند شده است !

الهام خانوم ما هم گیج ایستاده وسط نگاه می کند که چرا در روز فنآوری هسته ای یک جاسوس هسته ای تبرئه می شود؟! خانوم الهام هم مشغول نوشتن یک نامه علیه قوه قضائیه است که طی آن خواستار خلع لباس قاضی شده است ! قاضی هم گفته اگر چنین خواسته ای به او برسد بررسی می کند ! یا در مقابل خواستار خلع لباس طرف مقابل می شود !

....

نگفتم مساله پیچیده است؟!!


اظهار نظر شما عزیزان( )

نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن

عنوان متن فتنه سه شنبه 87 فروردین 20 ساعت 6:50 صبح

این دختره بی خاصیت (الهام خانوم) را اول سال فرستادم بقالی سر کوچه ، یک طرح مقابله فرهنگی با فیلم «فتنه» و امثال آن بگیرد و بیاورد! رفته بعد از دو هفته آمده می گوید: «محکوم می کنیم!»

-          فقط همین؟!!

-          همین دیگر! پس می خواهید چه کنند؟ لابد قصد راه اندازی تظاهرات دارید که باید بروید ستاد نماز جمعه هماهنگی کنید.

می گویم : اگر می خواستیم فقط محکوم کنیم ؛ که همان وزارت ارشاد اسلامی بس بود! برو بگو یک طرح حسابشده بدهد تا اگر آنها به بهانه آزادی بیان، فیلمی ؛ مقاله ای ؛ کتابی؛ کاریکاتوری؛ چیزی منتشر کردند ؛در مقابلش ما هم چیزی داشته باشیم که منتشر کنیم!

دختره بی خاصیت می گوید: خب، این کار وزارت ارشاد اسلامی است . توی بقالی سر کوچه که پیدا نمی شود!

می گویم: وزارت ارشاد فعلا وقت این کارها را ندارد! آن قدر سرش شلوغ است که فقط به سانسور فیلم و کتاب و بستن روزنامه های منتقد و سایتهای سیاسی و خبری می رسد . مبارزه با تهاجم فرهنگی هم معنی اش فقط همین است . اگر قرار باشد از انفعال به ابتکار عمل برسد نیاز به همراهی چند آدم باسواد دارد که راضی کردنشان برای همکاری با این وزارت خانه فعلا مشکل است . برو یک بقالی دیگر سفارش بده ! بالاخره پیدا می شود.


اظهار نظر شما عزیزان( )

نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن

عنوان متن دروغ سینزه! شنبه 87 فروردین 17 ساعت 3:47 عصر

با توجه به فرا رسیدن سال نو اوری و شکوفایی ‍؛حدس بزنید کدام خبر زیر دروغ سیزده است ؟

1- این که آقای احمدی نژاد بمناسبت سی امین سال پیروزی انقلاب به استاندارها اعلام کرده که تعداد پروژه های هر استان باید به مضربی از سی برسد!

2- این که آقای احمدی نژاد به مناسبت سال نو آوری و شکوفایی به استاندارها اعلام کرده که با عبارت نوآوری و شکوفایی جمله بسازنند!

(پاسخ چند سطر پایین تر)

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ:

گرچه خبر اولی را با گوشهای خودمان از صدا و سیما شنیدیم و خبر دومی را نه  ! اما مگر این دو تا خبر فرق چندانی هم با هم دارند؟! حالا فرض که تا حالا خبر دوم را نشنیده باشیم . منتظر هستیم که همین روزها بشنویم!


اظهار نظر شما عزیزان( )

نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن

عنوان متن عیدالزهرا یا عزاءالزهرا؟! یکشنبه 86 اسفند 26 ساعت 12:30 عصر

در این ایام که بسیاری از مدعیان دوستی با ولایت، خود را برای برپایی جشن های خودساخته ای با نام عید الزهراء آماده می کنند؛ امام شیعیان و ولی امرشان در سوگ و عزا بسر می برند. این سوگ نه تنها برای عزای رحلت پدر بزرگوارشان ؛ که دقیقا برای  همان چیزی است که برخی مدعیان محبت به ایشان برای آن جشن و سرور براه می اندازند!!

ربیع الاول ، ماه مظلومیت حضرت زهرا سلام الله علیها است . ماهی است که  وی برای دفاع از ولایت ، دست دو فرزند خود را گرفت و به خانه مهاجر و انصار رفت  تا عهد آنان با علی را در روز غدیر یادآورشان شود ...ماهی است که دختر رسول خدا خواست تا فدک را که هدیه پیامبر  - و نه میراث او – بود از غاصبانش پس بگیرد و از درآمد آن صرف حمایت از ولایت کند ... ماهی است که صدیقه طاهره پشت در خانه ایستاد تا ولی زمانش را به اجبار برای بیعت به مسجد نبرند ... اما آنان که غدیر را به یاد داشتند ؛ معاد را از یاد برده بودند. آنان که ولایت را غصب کرده بودند، از غصب فدک نیز باکی نداشتند و آنان که بیعت زوری  را مایه  تحکیم و قوام حکومت خود می دیدند ؛ از انداختن طناب به گردن شیرخدا و سوء استفاده از شرایط سیاسی دریغ نکردند! در این ایام بود که چادر مبارکی را به خاک کوچه آلودند ... در این ایام بود که برای بردن علی به مسجد به خانه فاطمه یورش برده بودند، در خانه اش را سوزاندند و محسنش را کشتند و شهادتش را باعث شدند.!!

این ایام هیچ بهانه شادمانی ندارد! شاید تلخترین روزهایی که بر اهل بیت گذشته باشد ؛ در همین نیمه نخست ربیع الاول بوده باشد. اما کسانی که دین را وسیله یا بهانه ای برای دنیای خود می خواهند ، بی توجه به چنین حوادثی فردا را به جشن می نشینند!! جشن آغاز ولایت حضرت صاحب الزمان ( روحی فداه) !! چشنی بی پایه در فرهنگ تشیع ! آیا برای آغاز ولایت حضرت امیر المومنین هم جشن می گیریم؟ آیا برای تخلیه عقده های خود دنبال محملی به نام مذهب می گردیم؟! و  دهها سوال دیگری که پاسخش ناگفته پیداست !

این ایام، دشمنان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه ) ؛ دشمنان تشیع ؛ دشمنان خمینی (ره) ؛ و دوستان ناآگاه ما شادتر از هر زمان دیگری هستند! نگاهی به اوضاع سیاسی جهان و کشور خودمان بیندازید و عوامل شادی آنان و ناشادی ولی امر جهان ، حضرت مهدی را آشکار خواهید دید. فقط باید چشم گشود و قلب را پاک کرد!

گم گشته دیار محبت کجا رود؟!                 نام حبیب هست و نشان حبیب نیست!


اظهار نظر شما عزیزان( )

نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن

عنوان متن نیک براون! پنج شنبه 86 اسفند 23 ساعت 9:53 صبح

 یک گفتگوی مختصر رهنمودآمیز بین ما و الهام خانوم درباره انتخابات درگرفت که اجمالا از نظرتان می گذارد . ولی غلط نکنم این الهام خانوم یا سنش یشتر از 18 سال است  و از ما قایم کرده ، یا با دشمنان ارتباط دارد! چون یک حرفهایی می زند که مربوط به 10 – 11  سال پیش است و بعید است که خودش یادش مانده باشد. می گوید:

-          آقای نازک خیال! یک آقایی به اسم محمد جواد لاریجانی گفته که  غربیها سعی دارند که مردم را فریب بدهند تا یا در انتخابات شرکت نکنند ، یا اگر شرکت کردند رایشان تحت تاثیر باشد( لینک خبر) . این تحت تاثیر باشد یعنی چی؟

-          رای ندادن که کار خوبی نیست ! اما اگر تحت تاثیر هم باشد بد است . بهتر است رای ندهی تا این که تحت تاثیر باشی!

-          خب تحت تاثیر غربی ها چه جوری است؟

-          یعنی که به لیست اونوری ها اگر رای بدهی تحت تاثیر غربیها بوده ای!

-          آقای نازک خیال ! من فکر می کنم تحت تاثیر یعنی این که اگر کسی مثلا برود با نیک براون انگلیسی مذاکره کند که  آنها کمک کنند  تا مثلا آقای ناطق نوری روی کار بیاید و خاتمی نیاید....

-          ببینم پدر سوخته ! این خاطرات به سن و سال تو قد نمی دهد. نکند از داخل سایتهای دشمنان خوانده ای؟ دشمن سعی دارد تا مخالفان روی کار بیایند. شما هم نباید رای بدهی.

-          پس بالاخره ما چی کار کنیم؟ شما می فرمایید ما اصلا رای ندهیم ؟!

-          نه قربانت شوم ! نه فدایت شوم!

-          این نه ، یعنی چی؟! یعنی رای بدهیم ؟ رای ندهیم؟

-          نه عزیزم ، نه دلبندم !

-          آقا شما را به خدا این نه را از دهانتان بردارید من بفهمم چی منظور مبارکتان است!

-          ببین دختر خوب! بستگی دارد که شما به چه کسانی و چه لیستی می خواهی رای بدهی! اگر رای شما به آدم خوبها است، باید بروی و رای بدهی؛ اما اگر آدم بدها هستند ، و اصلح نیستند، خب نه ! نرو رای بده!!

-          ای بابا! آقای نازک خیال! همه پیش خودشان فکر می کنند دارند به اصلح رای می دهند، منتهی اصلح مورد نظر من ممکن است با اصلح مورد نظر شما یکی نباشد!            ضمنا رای ندادن هم کار خوبی نیست .

-          د نشد دیگر! باید سعی کنی همان اصلح مورد نظر مرا انتخاب کنی ، وگرنه همان رای ندهی بهتر است!!

-          این که دیگر اسمش انتخابات نمی شود که ! اولا من از کجا بدانم اصلح مورد نظر شما کدام است ؟ چون شما همیشه سعی کرده اید رای تان را پنهان کنید . ثانیا به فرض هم که بدانم .مگر نگفتید که در انتخابات تقلید نباید کرد و هر کس به هر نتیجه که رسید باید عمل کند؟

-          چرا گفتم ! اما رای من هم چندان پوشیده نیست! من نشانه ها را می دهم ؛ تو یا به همین نشانه ها و خواست من عمل کن ، یا اگر رای ندادی هم اشکالی ندارد! چون اگر قرار باشد بروی رای بدهی و دوباره اصلاح طلبها بیایند داخل مجلس و مزاحم شوند که دولت کارش را بکند و بخواهند هی سوال و استیضاح و نظارت و... بکنند، همان بهتر که رای ندهی!

-           آهان ! پس وکلایی که انتخاب می کنم، باید وکیل الدوله هم باشند!

-          وکیل الدوله صفت مناسبی نیست! بگو: عدالتخواه؛ حامی دولت خدمتگزار!

-          خب اگر برای حمایت از دولت ، به منتقدینش رای بدهم که مواظب باشند بیشتر از این مملکت را خراب نکند چطور؟!

-          بله؟!! نفهمیدم! اصلا سن شما اقتضا نمی کند رای بدهی! گفتیم این دوره زیر 18 سال را ممنوع کنند تا رای ها خراب نشود، باید می گفتیم زیر 40 سال را ممنوع کنند تا عقل این جماعت قد بدهد برای رای دادن! خانوم ! شما رای نده ؛ هیچ گناهی هم ندارد!


اظهار نظر شما عزیزان( )

نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن

عنوان متن حمایت هنرمندان از لیست ... چهارشنبه 86 اسفند 22 ساعت 9:56 صبح

گاه گاه ناپرهیزی می کنم و یک دستی به روزنامه ها می زنم ! این ایام هم که اخبار انتخاباتی داغ است و چاره ای نیست جز منیتورینگ مطبوعات !!  در همین حیص و بیص بود که شستم خبر دار شد که الهام خانوم رفته و زیر یک اطلاعیه انتخاباتی امضا کرده و حمایت خودش را از یک لیست مساله داراعلام نموده است !

- عجب! بی اجازه ما؟! چه غلطا! از کی تا حالا جزو آدمیزادها شده ای؟! نان ما می خوری و برای دیگران امضا می کنی؟!

- آقای نازک خیال ! مگه خدای ناخواسته گناهی مرتکب شده ام ؟ این تنوری که می گویند باید داغ شود پس چیست؟! حالا ما هیزم این تنور شده ایم ، بد است؟! شما هم که بالاخره مو در آسیاب سفید نکرده اید که ! اختلاف سلایق و....

- خفه ! خفه! برای من سخنرانی می کنه! آخه ضعیفه ترا چه به امضای حمایت از لیست انتخاباتی ؟! مگه تو بسیجی هستی؟!  یا طرفدار اصولگراها هستی که هر غـــ....  هر کاری دلت خواست بتونی بکنی و ایراد نداشته باشه؟! هنرمندی ؟باش! نویسنده ای؟ باش! چه کار داری به حمایت از لیست های مساله دار؟  از این به بعد گفته باشم که نباید .....! ضمنا جنابعالی سر سفره ما می نشینی و مدح اونا را می گی؟!


اظهار نظر شما عزیزان( )

نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن

عنوان متن اکبر شاه و نافرمانی مدنی! سه شنبه 86 اسفند 21 ساعت 8:24 صبح

پشه و اکبرشاه و...نافرمانی مدنی و...

داشتم برای الهام خانوم قصه می گفتم! این ایام از بس که وزارت کشور و شورای نگهبان و احزاب و صداو سیما پته ی هم را روی آب ریخته اند، کار و بار ما کساد شده و نشسته ایم اخبار گوش می کنیم و می خندیم!

بله ! داشتم عرض می کردم که پاهایم را انداخته بودم روی هم و لم داده بودم به صندلی فنری و همینجور که الهام خانوم زل زده بود به دهان قصه گوی ما و دستش را زده بود زیر چانه اش؛ ما هم قصه می گفتیم! از شما چه پنهان که قصه ذاتا کوتاه بود؛ و به هیچ شکلی درازتر از این نمی شد! اما روسری الهام خانوم هم از حواس پرتی سر خورده بود و رفته بود عقب و عنقرب داشت می افتاد و همین مساله عاملی شد تا قصه ما کمی درازتر شود!! و اما قصه از این قرار بود که : روزی بود و روزگاری؛ پشه ای بر سر شاخ درختی نشست. بادی  وزیدن گرفت و پشه را در این باد راه گریزی نبود جز آن که در پشت برگ پنهان شود! اما برگ و شاخ ها در باد تکان تکان خوردند و از بخت بد ، بر اندام نازک پشه هم ... نواختند! باد که خوابید؛ پشه با غیظ و درشتی رو به درخت کرد و گفت : ای درخت نامرد و نامراد! زنهار که اینک از شاخ تو برخیزم  بواسطه آن جور و جفا بود که بر من راندی و آن نامهربانی ها که با برگ و شاخه هایت روا داشتی! تو را لیافت این برگ و شاخ نبود و من برمی خیزم و برگها را هم فرمان می دهم که برخیزند و از این برخاستن اگر موجی در شاخ و بنت اوفتاد تو را پیشاپیش هشدار و آگهی داده ام و مرا زین سبب ملامت نکنی !

پس درخت در میان شاخ و برگ برگ خود بدنبال صاحب صدا گشت و گفت: آمدنت را نفهمیدم که رفتنت را بفهمم!!

قصه به اینجا که رسید ، الهام خانوم از خودباوری و خود بزرگ بینی پشه خنده اش گرفته بود و گفت : اگر میمون بود شاید نشست و برخاستش اثری می داشت !

عرض کردم قصه همین  است ! پشه ها باید سعی کنند به قد و قواره ی گربه ای ، میمونی ، خرسی، آدمی ، باغبانی ،... چیزی برسند تا اگر نافرمانی مدنی کردند ؛ کسی بفهمد!! نه آن که مثل اکبر شاه در تبعید برای ما نسخه تحریم انتخابات بپیچد و اگر هم شفا حاصل نشد ما را با درد و بلا تنها گذارد و بگوید : «خب نشد!»

این بنده خدا وقتی با این وزن و اندازه فعلی دچار چنین توهماتی می شود ؛ اگر روزی خدای ناکرده شاه بشود چه  بلایی بر سر ما خواهد آورد؟!


اظهار نظر شما عزیزان( )

نویسنده مطالب زیر: احمد نازک تن

عنوان متن زورگیر! دوشنبه 86 اسفند 20 ساعت 4:31 عصر

حاجی سر به بیابان گذاشت تا عمره گزارد . او را پرسیدند : چگونه توان بی قافله و کاروان راه سفر عمره در پیش گرفت و حال آن که توان برای چند سال بعد فیش گرفت ؟! تو دانی که در آن دیار غربت ، نیازمند آب و نانی ؛ و محتاج راهنما و روضه خوانی؛ و دزد و زورگیر در راه است، و آن که با خدمه و حشم و بیمه و ... باشد پادشاه است؟!

حاجی بگفت: دانم ! راست گفتی که زورگیران در سفر حج این امتند ؛ لکن نه در میانه راه، که در بانک ملتند! پول از تو می ستند و وعده 10 ساله ات هم نمی دهند! من عطای آن سازمان حج و راهنما و روضه خوان و بیمه و مسکن و ... اش را به لقای این بانک ملتیان بخشیدم و عمره آزاد را به یک میلیون و دویست چوب خریدم و الحال و فی الفور عازم دیار یارم ، بی صبر و بی نوبت ، بی منت دولت ! با کاروان آزاد ؛ هرچه بادا باد!

حاجی این بگفت و راهی شد تا نوروز هشتاد و هفت را در سفر عمره بگذراند و مال بی زبان را به دست زورگیران با ایمان نسپارد! 


اظهار نظر شما عزیزان( )

<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست یادداشت های آرشیو نشده این وبلاگ

با سلام، خداحافظ!
هشدار امام درباره خودمحوری دانشگاهیان و قوای مسلح
سخن امروزین امام!
سوال سرخ و پاسخ سبز - بخش چهارم
سوال سرخ و پاسخ سبز - بخش سوم
سوال سرخ و پاسخ سبز - بخش دوم
سوال سرخ و پاسخ سبز - بخش اول
فرمان 8 ماده ای امام
«کتاب قانون» رودرروی «اخراجیها»!
نامه ای به برادر نوری زاد
شکلک او ، کفرما!
تاکتیک ابوسفیانی!
جمعش می کنیم!
سخنان مهم سیدمحمدخاتمی درباره فتنه اخیر
این خمینی بود!
[همه عناوین(167)][عناوین آرشیوشده]


Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ


آمار وب فارسی