• وبلاگ : نازك خيال
  • يادداشت : عيدالزهرا يا عزاءالزهرا؟!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 81 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    نتايج مرگ عمر :
    نتيجه ي کار ابولولو چنان شد که عثمان به جاي عمر نشست. در واقع بايد گفت کاش عمر زنده مي ماند تا امور به دست عثمان نيفتد و آنهمه ريخت و پاش در دستگاه حکومت راه پيدا نمي کرد و بني اميه آنقدر قدرت نمي يافتند. عمربن خطاب با اينکه مورد انتقاد است اما به هرحال بيش از عثمان به سنت پيامبر اعظم (ص) پايبند بود و مرگ او زمينه ساز تسلط کامل بني اميه و از بين رفتن بسياري از سنتهاي پيامبر اعظم (ص) شد. در واقع اين عثمان بود که به بني اميه (مروان و معاويه و.... ) پر و بال داد و شرايط را براي آنها فراهم کرد و بعدا خود نيز قرباني اين اشتباه شد (عثمان خودش از تيره ي بني اميه بود لذا به خاطر مسايل فاميلي به آنان منصب هاي حکومتي داد.)

    * مرگ ابولولو :
    در کتب تاريخ آمده ابولولو پس از آسيب زدن به عمر و زخمي کردن تعدادي ديگر نمازگزاران پا به فرار گذاشت اما نتوانست از مسجد بيرون برود و در همانجا مردم او را دستگير کردند و او که خود را گرفتار ديد - با همان خنجري که عمر را با آن زده بود - خود را کشت (خودکشي کرد).
    اما درباره قبر او بايد گفت طبيعي است جنازه اش را در همان مدينه دفن کرده اند. به هرحال او نتوانست بگريزد حتي نتوانست از مسجد بيرون رود بلکه همانجا خودکشي کرد چه رسد به اينکه پايش به ايران و کاشان رسيده باشد!!. بنابرين اينکه برخي از عوام مي گويند" ابولولو فرار کرده، نزد حضرت امير(ع) آمد و از ايشان پناه خواست و ايشان فرمودند: من تو را با طيّ الارض به کاشان مي برم که مردمانش شيعه هستند" کاملاً بي پايه است زيرا مردم کاشان در آن زمان شيعه نبوده اند. اساساً مردم کاشان به تبعيت از قم شيعه شدند و چون رواج تشيع در قم بين سالهاي 80 تا 115هجري آغاز شده بنابراين در سال مرگ عمر (سال 23 هجري) خبري از تشيع در کاشان يا در قم نبوده است.بلکه تشيع در آن زمان در ميان عده اي از صحابه در مدينة النبي(ص) منحصر بود.( ر. ک. رسول جعفريان ، تاريخ تشيع در ايران ص 173 )
    در يک کلام نمي توان قصه هاي عاميانه ي مربوط به ابولولو را – که با عموم تواريخ شيعه و سني تعارض دارند - باور کرد.( درباره خودکشي ابولولو نيز به منابعي که در فوق ذکر شد مراجعه فرماييد. استاد رسول جعفريان معتقد است قصه هاي عوامانه زيادي در قرن 6 و 7 در ميان شيعيان درباره ابولولو رواج يافته که فاقد مستند تاريخي و علمي است. وي با اينکه از اشتباهات عمر دفاع نمي کند با اين حال دفاع از ابولولو را نيز ناروا مي داند. ر.ک. تاريخ خلفا ص 110

    پاسخ

    يادداشتهاي آقاي صادق حقگو را خودم از وبلاگ ايشان برداشته و در ذيل اين نوشته درج كردم. آدرس مقاله ايشان با عنوان نمي بيني اگر سوال كني:http://aidn.blogfa.com/post-174.aspx
    بهترين دفاع از تشيع :
    در پايان بايد گفت بهترين دفاع از تشيع اينست که تشيعِ صحيح و معقول را بدون کم و کاست و بر اساس منابع معتبر و استدلال به مردم معرفي کنيم که اگر چنين کنيم بسياري از اهل سنت نيز به تشيع علاقمند مي شوند. مي توانيم بسيار مودبانه و مستند انتقادهاي خود را به اهل سنت بگوييم و آرام و منطقي به گفتگو بنشينيم اما تظاهر به ناسزاگويي در شأن پيروان علي(ع) نيست. امامان معصوم (ع) در روايات خود ما را به مدارا و برخورد نيکو( مجامله ) با اهل سنت فرا خوانده اند.ر.ک. المحاسن للبرقي ج1 وصايا أهل بيته(ع ) ص 18 و الکافي ج : 8 (کِتَابُ الرَّوْضَةِ ) ص2 تا 14 نيز تفسيرالعياشي ج 1 ص 373 و نيز بحارالأنوار ج71 ص 217 باب 14 و ج 75 ص 215 باب 3 . همچنين ج27ص239 و ج71 ص217 . مجلسي(ره) در بحارالانوار تنها در باب التقية و المداراة تعداد 109 روايت درباره تقيه و مدارا نقل کرده اند. بحارالانوارج‏72 باب التقية و المداراة. نيز حاجي نوري(ره) در مستدرک الوسائل ج12ص306 باب وجوب کفّ اللسان عن المخالفين‏.

    * در يک کلام :
    تشيع حقيقي همان اسلام حقيقي است به شرطي که آن را با خرافاتِ عوام الناس آميخته نکنيم. بايد پيرو تشيع امام صادق (ع) بود که امامِ عقلانيت و اعتدال و منادي وحدت بود: تشيع معصومين(ع) : همان مکتبي است که پيامبر اعظم (ص) در روز غدير خم مردم را به آن فراخواند.
    اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجّل فرجهم و العن اعدائهم اجمعين.

    * برخي از منابع :
    ابن اعثم کوفى ، أبو محمد أحمد / الفتوح / تحقيق على شيرى، بيروت، دارالأضواء، 1411 هـ ق
    برقى ، احمد بن محمد بن خالد / المحاسن/ دار الکتب الإسلامية قم، 1371 هـ ق ‏
    جعفريان ، رسول / تاريخ تشيع در ايران / قم ، انتشارات انصاريان ،1385هـ ش
    جعفريان ، رسول / تاريخ خلفا / قم انتشارات دليل ما ، 1383هـ ش
    دينوري‏ ، ابن قتيبة / الإمامة و السياسة(تاريخ الخلفاء)/ تحقيق علي شيري، بيروت، دارالأضواء، 1410/1990.
    رضي، شريف محمد بن حسين / نهج البلاغه/ (نسخه صبحى صالح ) /انتشارات دار الهجره قم
    شهيدي ، سيد جعفر / تاريخ تحليلي اسلام / مرکز نشر دانشگاهي 1371هـ ش
    عياشى ، محمد بن مسعود / تفسير العياشي / چاپخانه علميه تهران، 1380 هـ ق
    کلينى، محمد بن يعقوب / الکافي/ دار الکتب الإسلامية تهران، 1365 هـ ش‏
    مجلسى، محمد باقر / بحار الأنوار / مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 هـ ق ‏
    نورى، ميرزا حسين / مستدرک الوسائل / مؤسسه آل البيت عليهم السلام قم، 1408 هـ ق

    موضع اميرمومنان (ع) درباره ي ترور عُمَر :
    بي شک اگر امام علي(ع) درگيري فيزيکي با دستگاه خلافت را صلاح مي ديدند خودشان از همان آغاز اقدام مي کردند ولي از آنجا که چنين درگيري را متعارض با مصالح عاليه اسلام مي دانستند لذا دست به شمشير نبردند. در برخي منابع آمده که پيامبر(ص) به علي(ع) توصيه کرده بود که اگر مردم تو را ياري نکردند صبر و شکيبايي در پيش بگير. لذا ايشان صبر کردند. ايشان در آغاز از بيعت با ابوبکر امتناع کردند اما بعداً که ديدند چاره اي نيست - احتمالا براي پرهيز از جنگ داخلي و نيز خطر ارتداد تازه مسلمانها و نيز خطرحمله روميان به قلمرو اسلامي - با ابوبکر بيعت کردند. بعدا هم با عمر و بعد با عثمان براي مصالح اسلام و براي وحدت بيعت کردند. بيعت ايشان از ترس و احساس ضعف نبود زيرا ايشان شجاعترينِ عرب بوده ، از هيچ فداکاري براي اسلام دريغ نمي کردند. بدين ترتيب اميرالمومنين(ع) بيست و پنج سال بخاطر حفظ اسلام خون جگر خورد ، صبر کرد.
    همچنين هيچگاه در منابع قديم نيامده که اميرمومنان(ع) قتل عمر را تاييد کرده باشند. البته اگر کساني بخواهند درباره اين مسائل به کتاب هاي صد سال اخير استناد کنند قطعاً از روش علمي فاصله گرفته اند زيرا در مسائل تاريخي بايد به منابعي استناد کرد که به زمانِ رويدادِ مورد بحث نزديکتر باشند. لذا بايد به تاريخهاي شيعه و سني در قرنهاي نخست رجوع کنيم. از اين رو آثار شيخ کليني(ره) و صدوق(ره) و مفيد(ره) و شيخ طوسي(ره) و... به مراتب معتبرتر از سخنان برخي از متاخران است.( مثلاً بحارالانوار که در اوايل قرن دوازدهم توسط علامه مجلسي(ره) تاليف شده از نظر اعتبار هرگز قابل مقايسه با آثار قدماي شيعه(رضوان الله عليهم) نيست.)
    در تواريخ آمده ابولولو پس از آسيب زدن به عمر – در حالِ امامت جماعت - تعدادي از نمازگزارانِ صف اول را نيز مورد حمله قرار داد و زخمي کرد که برخي به خاطر جراحات درگذشتند. حال براستي آيا مي توان گفت امام علي(ع) راضي بودند که عمر درمسجد و در حال نماز ترور شود؟ آيا مسجد احترام ندارد؟! آيا امام عليه السلام به زخمي شدن چند بي گناه راضي بودند؟! آيا امام راضي بودند عمر در نظر آيندگان بجاي اينکه مورد نقد قرار گيرد برعکس به عنوان "خليفه ي شهيد" و "شهيد محراب" مورد احترام و تقديس قرار گيرد؟!!
    لذا بي ترديد امام علي(ع) به قتل عمر در نماز جماعت و در مسجد النبي(ص) راضي نبوده اند و همانطور که گفتيم اساساً عملکرد ابولولو قابل دفاع نيست.
    بنابراين با اينکه عملکرد عمر بن خطاب درباره اهل بيت (ع) را کاملاً مورد نقد مي دانيم در عين حال ترور او را نيز اشتباه دانسته ، معتقديم اميرمومنان(ع) نيز به اين قتل آن هم در مسجد و در حال نماز راضي نبودند همانطور که بعدها به قتل عثمان نيز رضايت ندادند و همه ي اين امور بدون اطلاع ايشان انجام شده است. برخي معتقدند اينها همه توطئه ي مخالفان علي(ع) بود که مي خواستند آن حضرت را همدستِ قاتلانِ خلفا معرفي کنند چنانکه معاويه ايشان را به همکاري با قاتلان عثمان متهم مي کرد.( ر.ک. نهج البلاغه نامه ي 28 ) و عجيب آنست که شيعه ي علي(ع) امروز همان حرفي را مي زند که معاويه و داستان پردازانِ دربارِ او در آن زمان مي گفتند!. حضرت امير (ع) بارها و بارها خود را از اتهامات معاويه تبرئه فرموده است. در نهج البلاغه مکرراً تاکيدات آن حضرت را بر اينکه در قتل عثمان دستي نداشته اند مشاهده مي کنيم.


    * با افتخار مي گوييم : شيعه هستيم
    نخست بايد بگوييم ارادتي به عمر بن خطاب نداريم و طرفدار حقيقت و واقعيات تاريخ هستيم. زيرا مذهبي که واقعيات تاريخ را نسبتاً منصفانه مورد توجه قرار مي دهد مذهب تشيع است. و از آنجا که تشيع را با بررسي و تحقيق برگزيده ايم بنابراين طبيعي است با برخي تندروي ها نيز موافق نباشيم لذا نکاتي درباره مراسم عمرکشان و با استناد به آثار عالمان بزرگ شيعه تقديم مي شود :

    * تاريخ دقيق مرگ عمر بن خطاب :
    طبق منابع تاريخي عمر بن خطاب ( خليفه دوم ) در بيست وششم ذي الحجه ترور شد و بعد از حدود سه روز درگذشت. بنابراين وي در آخر ذيحجه يا اول محرم درگذشته است. اين مطلب را همه ي مورخان اعم از شيعه و سني در آثار خود آورده اند. لذا مراسم عمرکشان ( عيد زهرا ) که عده اي در ماه ربيع الاول برگزار مي کنند اساسا با تاخير حدود هفتاد روز انجام مي شود و از نظر تاريخي با اشکال مواجه است. براي اطمينان مي توان به منابع تاريخي زير مراجعه کرد که به اتفاق همين مطلب را بيان کرده اند:

    * منابع تاريخي شيعه :
    1.تاريخ‏اليعقوبى ج‏2 ص 159 قرن: سوم مولف شيعه است.
    2.تاريخ‏يعقوبى/ترجمه ج‏2 ص 49 قرن: سوم مولف شيعه است
    3.التنبيه‏والإشراف ص 250 قرن: چهارم مولف شيعه است
    4.مروج‏الذهب ج‏2 ص 304 قرن: چهارم مولف شيعه است.
    5.مروج‏الذهب،ج‏2،ص:321 قرن: چهارم مولف شيعه است.
    6.الفتوح ج‏2 ص:323 قرن: چهارم مولف شيعه است.
    7.مسارّ الشيعه اوايل قرن پنجم مؤلف : شيخ مفيد (ره) پيشواي بزرگ شيعيان ( که خوشبختانه نسخه خطي اين کتاب ايشان با دستخط خودشان هم اکنون موجود است و در آن مرگ عمر در ذي الحجه ذکر شده است. مي دانيم که شيخ مفيد(ره) از نظر عظمت علمي و تقوايي در حد عالي هستند تا جايي که طبق عقيده رايج به دريافت نامه از امام عصر(عج) مشرفشده اند.)

    * منابع تاريخي ديگر :
    8.الإمامةوالسياسة ج‏1 ص 39 قرن: سوم مذهب مولف : سني
    9.المعارف ص 183 قرن: سوم مذهب مولف : سني
    10.أنساب‏الأشراف،ج‏10،ص:417 قرن: سوم مذهبِ مولف : نامعلوم
    11.الطبقات‏الکبرى،ج‏3،ص:258 قرن: سوم مذهب مولف : سني
    12.تاريخ‏الطبري،ج‏4،ص:191 قرن: چهارم مذهب مولف : سني
    ساير منابع جهت اختصار ذکر نمي شود. اما بد نيست بدانيم کهعلماي متقدّم شيعه بر اينکه عمر در ذيحجه کشته شده اتفاق نظر داشته اند و حتي علامه مجلسي(ره) هم به اين امر اعتراف دارد.(ر.ک.بحارالانوار، ج‏31، ص 118 ) گرچه مجلسي(ره) خود سعي کرده اند به هر قيمت شده نهم ربيع الاول را تاييد فرمايند!!(بعيد نيست ايشان که در عصر صفوي مي زيستند از سوي حکومت تحت فشار بوده اند و لذا با کمال تعجب به روايتي که از نظر سندي کاملاً ضعيف است استناد کرده ، اجماع مورخان شيعه و سني را به کناري نهاده اند! روايتي که ايشان به آن استناد کرده اند از طريق دو راوي مجهول الهويه به احمد بن اسحاق قمي(ره) منسوب شده که سند و متن آن بسيارِ ضيعف است.)
    ابن ادريس حلي (صاحب سرائر) درباره تاريخ نهم ربيع مي گويد: مَنْ زَعَمَ أَنَّ عُمَرَ قُتِلَ فِيهِ فَقَدْ أَخْطَأَ بِإِجْمَاعِ أَهْلِ التَّوَارِيخِ وَ السِّيَرِ ( هر کس بپندارد عمر در نهم ربيع کشته شده به اجماع صاحبان کتب تاريخ و سيره در اشتباه است.) سپس وي تاريخ ذيحجه را صحيح دانسته،مي فرمايد: الإجماعُ حاصلٌ مِن الشيعةِ و أهلِ السنّةِ على ذلک.( شيعه و سني بر آن اتفاق نظر دارند. )ر.ک. بحارالانوار، ج‏31، ص 119

    انگيزه ي ابولولو در قتل عمر :
    درباره قاتل عمر که فيروز ابولؤلؤة نام دارد واقعيت اينست که طبق منابع تاريخي ، مسلمان يا زردشتي يا نصراني بودن او معلوم نيست: اينکه آيا او از زردشتي هاي هم پيمان با مسلمانان بوده يا نصراني بوده يا مسلمان شده بود معلوم نيست. همچنين دليلي بر شيعه بودن او وجود ندارد. انگيزه ي او در کشتن عمر بن خطاب نيز يک انگيزه شخصي بوده : در واقع او نسبت به گزاف بودن مالياتِ مقرّر اعتراض داشت و نزد عمر شکايت برد ولي عمر مالياتش را تخفيف نداد لذا نقشه ي قتل عمر را طراحي کرد. بنابراين انگيزه ي ابولولو يک انگيزه ي شيعي نبوده بلکه صرفاً يک تصفيه حساب شخصي بوده است. از اين رو اينکه او براي خشنودي اهل بيت (ع) دست به اين کار زده باشد از نظر مورخان کاملا نادرست است. ( رجوع کنيد به منابعي که در فوق ذکر کرديم. )
    مرحوم دکتر سيد جعفر شهيدي احتمال داده است برخي از بزرگان قريش مثل مغيرة ( مالک ابولولو ) در ترورِ عمر نقش داشته اند زيرا از سختگيري هاي عمر به تنگ آمده بودند . ر .ک. تاريخ تحليلي اسلام ص 129 و 130 آنچه ديدگاه ايشان را تقويت مي کند اينست که عمر در روزهاي آخر گفته بود مي خواهد شيوه اش را در تقسيم بيت المال تغيير داده ، مساوات را برگزيند که اين مي توانست موجب نگراني برخي از بزرگان قريش شود آنان را به طراحي براي قتل عمر وادار کند. طبق اين نظريه ابولولو فريبِ چند عربِ قريشي را خورده و آلت دست آنان شده است.
    همچنين برخي از محققان با توجه به سخنانِ کعب الاحبارِ يهودي قبل از ترورِ عُمَر احتمال داده اند که کعب الاحبار از نقشه ي ترورِ عُمَر آگاه بوده است. حجة الاسلام استاد رسول جعفريان در تاريخ خلفا اين ديدگاه را نقد کرده اند.ر.ک. تاريخ خلفا صفحه 105تا 109 .
    + علي 


    سلام

    اگر اعتقاد داري به هلاكت رسيدن دومي در اين تاريخ نيست

    لطفا تاريخ ديگر را اعلام نماييد تا ما جشن هاي خود را در هر دو روايت

    برگزار نماييم

    با تشكر از تذكر شما

    پاسخ

    روز اول محرم ،‏روز به هلاكت رسيدن كسي است كه اولين ظالم در حق خاندان رسول خدا صلوات الله عليهم بوده است. اين روز چون در جريان ايام عزاداري ها واقع شده ، لذا مراسم جشن(!) را به پايان دوره عزاداري منتقل كرده اند . يعني بعد از ماه صفر و روز شهادت امام حسن عسگري عليه السلام.
    + سيد رضا 
    متاسفم كه با جستجوي كلمه عيد الزهرا به حرف هاي احمقانه شما رسيدم _برادر يا خواهرم اينقدر نادان نباش اگر شيعه هستي ؟كمي مطالعه وتحقيق بد نيست +انشاالله با عمريان محشور نشوي و اگر هدايت نشدي به اتش انان بسوزي
    پاسخ

    از دعاي خير شما ممنون! راستش در اين گير و دار تهمت بازار و نفرين بازار، همين دعاي شما ما را بس ، ان شاء الله.ضمنا، كجاي حرفها احمقانه بود؟!
    + saeed 
    خواهي که غبار جرم تو فوت شود

    يا سنگ معاصي تو ياقوت شود

    دائم به ابابکر و عمر لعنت کن
    پاسخ

    ان شاءالله بعد از لعن آنان، دنباله روي از راه و رسم آنان هم نكنيم!‏ به سنت و سيره علي عليه السلام اقتدا كنيم. دروغ ؛ تهمت؛ فحش؛ نيرنگ؛ ربا؛ غيبت؛ بي نمازي يا كاهل نمازي؛ و ... از جامعه ما رخت بر بندد!
    + hn 
    لطفا چرت پرت از خودتان ننوسيد
    پاسخ

    چشم!
    + عبدالله 
    اينکه شما بدون داشتن علم کافي صاحب نظر شده ايد عاقبتش آتش است . بهتر است يکي از علماي دين برويد و از ايشان سوال واقعي بپرسيد و خود نيز بخواهيد که بفهميد و براي رسيدن به حقيقت سوال کنيد نه براي اينکه با عناد و دشمني برخورد نماييد . آنوقت خدا هم راه را برايتان روشن مينمايد . برايتان دعا مي کنم که از ظلمت جهالت به نور هدايت راه بيابيد.
    پاسخ

    ممنون از دلسوزي و تذكر بجايتان! اتفاقا اين حرفها حرف علما است!‏حرف علمايي كه كتاب خوانده باشند و خود تابع عوام نبوده باشند. شما هم با كمك همان علما از كتاب هايي كه خوانده ايد چيزي در رد اين خزعبلات(!) ما بنويسيد!
    + دشمن عمر 


    گم شو بابا چند ميگيري اين حرف ها رو ميزني مي دوني اون حروم زاده به اهل بيت چه ظلمي کرده

    خيلي بيخودي ي ي ي ي ي ي ي ي ي ي ي ي ي ي ي ي

    پاسخ

    ان شا ءالله راه و رسم عمر از دلهاي ما بيرون برود. وگرنه نامش كه در دلهاي شيعيان نفرت انگيز است. راه ورسم عمر تندرويهاي غيرمنطقي و ايجاد بدعتهايي به نام مذهب بود.
    + مسيحا 
    خفه شو- هر کي نگه لعنت بر عمر اونجاي عمر تو اونجاش بره.
    حرومي مفت مفت چرند گفتي براي ننه عمر ولد زناي نمک به حروم يا باباش يا داييش يا خواهرش که همشون يکي هستن. شجره نامه نداره اون حرومي که خر تو خر به دنيا اومده . رسول اکرم ص فرمود هر کسي تمام شدن ماه صفر و اول ماه ربيع را بشارت دهد من بهشت را به او بشارت ميدهم. بعد تو ضد شيعه اومدي شعر بر ما تلفظ کردي. همون بهتر که با عمر محشور بشي. "عيدالزهرا بر تمام شيعيان مبارک باد" براي شادي حضرت زهرا (س) بگو:3،2،1 لعنت به هر سه. (لعن علي عدوک يا علي - اولي و دومي و سومي)
    پاسخ

    حديثي كه از رسول خدا صلوات الله عليه و اله نقل كرده ايد به فرمايش آيت الله مكارم و همه اساتيد جعلي و بي سند است. و در صورت صحت هم هيچ ربطي به موضوع ما ندارد! ضمنا ما نيز در لعن اين ملعونين با شما همراهيم ولي اين روز خاص را مطرح كرديم كه نه روز قتل عمر است و نه عيدالزهرا است
    + علي 

    چرا نبايد ايام عمر کشون خوشحالي کرد بر فرض اثبات ادعاي شما که نبايد شادي کرد چون ايام غم است اگر جنابعالي طرفدار شادي در ايام به درک واصل شدن عمر هستي چرا نگفتي فلان تاريخ عمر کشون و شادي خوبه پس معلوم هست جنابعالي عمري هستي مواظب عقبت باش
    پاسخ

    در پاسخ به يكي از كامنت ها عرض كردم كه اول محرم روز قتل عمر است.(بقيه هم دارد!..)
    سلام
    دوستان جوابهايي به اين مطلب شما دادند
    اما من م يخوام بهتون بگم که وقتي يه متني رو مي نويسيد به تاثيرات اون فکر کنيد
    روز 9 ربيع بزرگترين عيد است و اين هيچ ارتباطي به 8 ربيع ندارد
    ما مطيعيم و بنده هرچه مولا بگويد همان مي کنيم روز 8 ربيع تا نيمه روز عزا و عصر و شب و 9 ربيع روز شاديست......
    بيشتر مطالعه کن فردا در مقابل اين حرف ها مسئولي برادر
    اون پيام فاطمه خانم رو هم بردار اگر واقعا ولايي هستي!!!
    امام مرد اعصار بود ،بزرگ مرد تاريخ ايران ........و توهين به اون خيلي تفاوتي با توهين به آل الله نداره
    تبري و تولي هم فراموش نشه
    در ضمن مگه فقط اختلاف ما با سني ها(که نه اهل جماعت)در عمر کشونه !!!!!!نه آقا شما درباره هرچي حرف بزني اختلاف بوجود م يآد
    اما من مي گم ما با اهل جماعت اختلاف داريم اما با اون ها دشمن نيستيم با اون ملعون کثيف خبيث دومي دشمنيم اين بدبخت ها که از حق خبري ندارند.......اين يعني وحدت.......
    مي خواي براي حفظ وحدت کل تاريخ شيعه رو تحريف کنيم گرچه که اون هم بشه باز هم وحدتي به دست نمي آد
    به هرحال
    عمر اي نکبت بي دين تو چه آفتي خدا را کهزهم جدا نمودي علي و خلق خدا رو نه بشر توانمت خواند نه حشم توانمتگفت متحيرم چه نامم سگ زاده زنا را
    پاسخ

    فرموده ايد كه مطيع مولائيد؟! مي توانم بپرسم اين رسم را از كجا آورده ايد؟ كدام امام به شما روز 9 ربيع را عيد !! معرفي كرده؟! چرا يك باور خرافي را تا اين حد مقدس كرده ايد كه خودتان هم باورتان شده كه معصوم عليه السلام اين روز را عيد كرده؟
    اينقد مطلبتان بي منطق و بي مطالعه نگاشته شده بود که ارزش نظردادن نداشت.
    به شما دوست عزيز توصيه ميکنم در باب عيدالزهرا و احاديث مربوط به آن اندکي مطالعه فرماييد تا در يابيد که عيدالزهرا ساختگي نبوده و در اين ايام که نفرين حضرت زهرا در باره عمر محقق شده، امام زمان نيز به علت قتل دشمن و قاتل مادرشان شاد هستند.
    پاسخ

    شما كه زحمت كشيده كامنت گذاشتيد؛ اي كاش يكي از آن احاديث را براي من گمراه بفرستي! ثواب دارد بخدا!
     <      1   2   3   4   5    >>    >